آزادگان اردوگاه موصل ۴ رزمندگانی بودند که در عملیاتهای آغازین جنگ تحمیلی بهدست رژیم بعث عراق به اسارت درآمدند. آنان برای حفظ روحیه و تداوم بقا در دوران طاقتفرسای اسارت، با وجود شرایط بسیار سخت، تلاشهای تحسینبرانگیزی از خود نشان دادند.
به گزارش
پایگاه اطلاعرسانی مؤسسه فرهنگی هنری پیام آزادگان، بیشتر آزادگان اردوگاه موصل ۴ از رزمندگانی بودند که در عملیاتهای ابتدایی جنگ به اسارت دشمن درآمده بودند. این دلاورمردان بیش از هفت سال از عمر خود را در اردوگاههای عراق گذراندند و با وجود فشارها و محدودیتهای طاقتفرسا، برای حفظ روحیه جمعی و سامان زندگی در اسارت، برنامهریزی دقیق و هدفمندی داشتند.
در ده روز نخست ورود اسرا به اردوگاه موصل ۴، شرایط بهشدت دشوار و غیرانسانی بود. زندانیان در آسایشگاهها حبس بودند و تنها روزی یکبار درهای آسایشگاهها باز میشد تا بتوانند برای مدتی کوتاه به دستشویی بروند. این دستشوییها فاقد آب بودند و کل زمان رفتوآمد برای هر آسایشگاه حتی به نیم ساعت هم نمیرسید. پس از این دوره، روزانه یک ساعت هواخوری برای اسرا در نظر گرفته شد که به مرور افزایش یافت و نهایتاً به حدود هفت ساعت در شبانهروز رسید.
جابهجاییهای پیاپی اسرای اردوگاه موصل ۴
کمتر از یک ماه از ورود اسرا به این اردوگاه گذشته بود که نمایندگان صلیب سرخ جهانی از اردوگاه بازدید کردند. در اواسط بهمن ۱۳۶۱، حدود ۵۰۰ اسیر از اردوگاه موصل ۲ قدیم (که بعدها موصل ۱ جدید نام گرفت) به اردوگاه موصل ۳ منتقل شدند. این افراد اغلب در عملیاتهای رمضان و محرم به اسارت درآمده بودند.
اوایل اسفند ۱۳۶۲ نیز حدود ۱۵۰ اسیر از اردوگاه موصل ۴ به منطقه رمادی فرستاده شدند و در همان زمان، نزدیک به ۶۰۰ اسیر از اردوگاه موصل ۲ قدیم، که در عملیات والفجر مقدماتی اسیر شده بودند، به اردوگاه موصل ۴ منتقل شدند. در روز انتقال، سربازان رژیم بعث اسیران جدید را با کابل و باتون مورد شکنجه قرار دادند که بر اثر آن، یکی از اسرا بینایی یک چشم خود را از دست داد.
پس از این جابهجاییها، در هر آسایشگاه با ظرفیت محدود، حدود ۱۵۰ تا ۱۶۰ اسیر جای داده شدند که این تراکم، مشکلات و فشارهای بسیاری را برای آزادگان بهوجود آورد. آخرین جابهجایی در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۳ انجام شد و طی آن حدود ۵۰۰ اسیر دیگر به اردوگاه موصل ۳ منتقل شدند.
برنامهریزی برای بقا و حفظ روحیه
بهدلیل وضعیت مبهم و طولانی اسارت، اسرا برای ادامه زندگی و حفظ نظم، ناچار به برنامهریزی دقیق شدند. در هر آسایشگاه، به ازای هر ده نفر، یک مسئول برای هماهنگی امور مختلف تعیین شد. از جمله فعالیتهایی که میان اسرا سازماندهی شد میتوان به برگزاری کلاس ورزش، تشکیل گروههای نظافت و برگزاری کلاسهای آموزشی اشاره کرد.
نظافت در سه بخش انجام میشد:
۱. نظافت فردی
۲. نظافت نیمهعمومی شامل تمیز کردن پاشویه و محوطه دستشویی و حمام
۳. نظافت اردوگاهی شامل تمیز کردن آسایشگاه پس از خروج جمعی برای آمارگیری
گروههای نظافت موظف بودند سفره غذا (که از جنس گونی با روکش نایلونی بود) را برای صبحانه آماده کنند. پس از صرف صبحانه، گروههای خدماتی سفرهها را جمعآوری میکردند، پتوها را تا میزدند و آسایشگاه را مرتب میکردند.
برخی از آزادگان که تجربه و سن بیشتری داشتند، برای حفظ روحیه جمعی، برنامههای منظم ورزشی تدوین کردند. برخی گروهها بهصورت انفرادی به ورزشهایی مانند بوکس، جودو، کاراته و تکواندو میپرداختند. از آنجا که انجام این ورزشها از سوی مأموران عراقی ممنوع بود، این اسرا برای تمرین، از حضور در صبحانه صرفنظر میکردند و دیگران سهم غذاییشان را برایشان کنار میگذاشتند.
انتهای پیام/