سید آزادگان، در دل اسارت، از پیروزی بر نفس بهعنوان مقدمهای برای پیروزیهای بزرگتر سخن گفت و آزادگان را به تقویت روحیه مقاومت و خدمت به برادران خود فراخواند.
سومین عصر خاطره الماسهای درخشان؛
در دل سختترین شکنجهها، ناله نکردند تا دشمن شاد نشود؛ محمد اخگری، آزاده سرافراز عملیات والفجر ۹، از روزهای سخت اما غرورآفرین اسارت میگوید.
سومین عصر خاطره الماسهای درخشان؛
آزادهای از عملیات والفجر مقدماتی، از روزهایی میگوید که در میان گلوله و انفجار، امیدش تنها به زنده ماندن بود. داستانی که هر واژهاش بوی خون میدهد.
سومین عصر خاطره الماسهای درخشان؛
«هر کس تلویزیون نگاه میکند، برود آن طرف!» اما اکثریت اسرا بر جای خود ماندند و عراقیها از این نافرمانی به شدت عصبانی شدند.
سومین عصر خاطره الماسهای درخشان؛
در دل اردوگاههای اسارت، آزادگان حتی یک لحظه از آرمانهای انقلاب غافل نشدند. بیژن کیانی از اجرای پنهانی برنامههای فرهنگی در دهه فجر روایت میکند.
سومین عصر خاطره الماسهای درخشان؛
نعمت حاجعلی در سومین عصر خاطره الماسهای درخشان، از روزی گفت که همراه ۱۲ نفر از همکلاسیهایش به جبهه رفت و در نهایت، به اسارت درآمد.
سومین عصر خاطره الماسهای درخشان؛
«ما اردوگاه را مانند یک کشور اداره میکردیم.» این جملهای است از محمد شهسواری که در سومین ویژهبرنامه «عصر خاطره الماسهای درخشان»، از تلاش اسرا برای زنده نگه داشتن روحیه و ایستادگی در برابر دشمن سخن گفت.
حاجآقا ابوترابی، ارتباط با صلیب سرخ و روحیه بینظیر اسرا، محور خاطرات ثبتشده آزادگان اردوگاه موصل ۳ در پروژه پیام آزادگان بود.
خاطرات اسرای اردوگاه موصل 2، حکایتی از ایستادگی در برابر ظلم و حفظ آرمانهای جمهوری اسلامی در شرایطی است که حتی ابتداییترین امکانات از آنها دریغ شده بود.
در اردوگاه تکریت 20، ایثار و شجاعت آزادگان بهگونهای جلوه کرد که حتی ظلم عراقیها نیز نتوانست روحیه آنها را درهم بشکند.