سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
پرونده ویژه «سرمشق»/5

ماجرای اقامه نماز با چشم بسته در دوران اسارت

ماجرای اقامه نماز با چشم بسته در دوران اسارت
پس از انتقال به پشت خط مقدم عراقی‌ها و یک هفته حبس در زندان‌های بصره، نماز را با دست و پا و چشم‌های بسته خواندیم...
پس از انتقال به پشت خط مقدم عراقی‌ها و یک هفته حبس در زندان‌های بصره، نماز را با دست و پا و چشم‌های بسته خواندیم؛ آن هم بدون اینکه جهت قبله را بدانیم. ما باید طوری نماز را اقامه می‌کردیم که بعثی‌ها متوجه نشوند.
 
یک هفته بعد، ما را که حدود پنجاه نفر بودیم، به سازمان امنیت بغداد منتقل کردند و در اتاقی به ابعاد ۶ در ۴ متر، که یک پتو کف آن را می‌پوشاند، حبس نمودند. این اتاق یک دریچه داشت که از طریق آن، نور خورشید بر روی دیوارسلول می‌افتاد. به همین دلیل توانستیم جهت صحیح قبله را پیدا کنیم.
 
همان روز، یکی از بچه‌ها برخاست  تا نماز را به حالت عادی اقامه کند، اما قهقهه سربازان امنیتی بعث که مست بودند، فرصت این کار را به هیچ کدام از ما نداد. آن‌ها با انداختن آب دهان از پشت دریچه و دادن فحش و ناسزا، ما را مجبور کردند تا نماز را به صورت نشسته اقامه کنیم. آن  روز، روز جمعه اول فروردین ۶۵ بود  و ما به خیال اینکه سال، در ساعت یک بعد از ظهر تحویل می‌شود، به یکدیگر تبریک گفتیم و از خداوند، آزادی بچه‌ها از بند اسارت را طلب کردیم.
 
چند روز بعد، ما را به اردوگاه رمادی ۱۰ منتقل کردند. در آنجا نیز، تا یک هفته نماز را در زیر پتو می‌خواندیم.
 
راوی : جعفرمزیدها

انتهای پیام/

۲ فروردین ۱۳۹۹
کد خبر : ۲۳۰

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید