سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
گزارش یک دیدار:

رودخانه‌ای که رنگ خون گرفت!

رودخانه‌ای که رنگ خون گرفت!
آزاده سید حسین قوامی در توصیف خود از وقایع زمان اسارت گفت:با چشمان خود دیدم که رودخانه حایل بین مرز ایران وعراق در منطقه درگیری رنگ خون به خود گرفت.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، روز چهارشنبه 14 دی ماه طبق روال هر هفته به سراغ آقای «سیدحسین قوامی» رفتیم. آزاده عزیزی که در سال 67 به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد و پس از تحمل بیش از دو سال رنج همراه با سایر آزادگان عزیز به وطن بازگشت. آقای قوامی با لهجه شیرین کدکنی با ما سخن می‌گفت و بسیار تلاش داشت با حرف‌ها و نکته‌هایش خوشحالی خودش را در حضور ما در جمع صمیمی خانوادش نشان دهد.

وقتی بیشتر با او حرف زدیم متوجه شدیم نحوه اسارت او و سایر رزمندگانی که همراه او به اسارت در آمده بودند بسیار تلخ و ناگوار بوده است. او به همراه بیست نفر دیگر از گروهی که با هم بودند در محاصره نیروهای عراقی قرار می‌گیرند و از همه طرف آماج تیر وترکش‌ها قرار گرفته و بقول ایشان در اطراف خود مجروحین وشهدای زیادی را مشاهده می‌کنند که در جریان محاصره هیچ راه فراری نداشته بو سیاری شهید و تعدادی هم اسیر می‌شوند.

قوامی در توصیف خود از وقایع زمان اسارت گفت: با چشمان خود دیدم که رودخانه حایل بین مرز ایران وعراق در منطقه درگیری رنگ خون به خود گرفت.

وی و سایر رزمندگان پس از اسارت شبانه و با دست‌های بسته مسافت چهل کیلومتری را طی می‌کنند تا اینکه در یک منطقه متوقف شده و فشار تشنگی اسرا در این منطقه به حدی زیاد بوده است که مجبور می‌شوند از رادیاتورهای تانکها آب برداشته و مصرف کنند. پس از گذشت مدتی آنها را به اردوگاه «بعقوبه» و نهایتا «اردوگاه 14 تکریت» منتقل می کنند که تا زمان آزادی آنجا می ماند.

آزاده عزیز ما پس از آزادی با دختر عموی خود که ایشان هم سیده می باشد ازدواج کرده که حاصل زندگی مشترک وشیرین آنها سه پسر می باشد.

برای این خانواده عزیز و ایثارگر آرزوی سلامتی و طول عمر با عافیت و عاقبت بخیری داریم.

«موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی»

۱۷ دی ۱۴۰۱
کد خبر : ۸,۱۱۰
کلیدواژه ها: اردوگاه بعقوبه,اردوگاه تکریت,اسارت,آزاده سید حسین قوامی

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید