سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!

شهادت هفت روز بعد از ازدواج

شهادت هفت روز بعد از ازدواج
بهروز اوایل آذر ۶۹ ازدواج کرد، اما دریغ که فقط هفت روز از ازدواجش گذشته بود که نهم آذرماه به شهادت رسید و لقب اولین شهید آزاده کشور را به خود اختصاص داد.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، بهزاد ترکاشوند برادر آزاده شهید بهروز ترکاشوند بسیار در فضای مجازی و رسانه‌ای فعال است. هر سال که به ایام بازگشت آزادگان نزدیک می‌شویم، ایشان در پیام‌هایی که از طریق فضای مجازی ارسال می‌کنند، زودتر ما را از فرارسیدن این روز مطلع می‌کند. پیشتر مطلب کوتاهی درخصوص برادر شهیدشان بهروز ترکاشوند که اولین شهید آزاده کشور است، منتشر کرده بودیم. این بار در گفتگو با برادرش سعی کردیم بیشتر این آزاده شهید را بشناسیم. بهروز مرداد ۱۳۶۹ از اسارت بعثی‌ها آزاد شد، اما خیلی طول نکشید که در نهم آذر همان سال در حالی که کمی بیش از سه ماه از آزادی‌اش می‌گذشت، براثر جراحات جانبازی و آزار‌هایی که در اردوگاه‌های دشمن متحمل شده بود به شهادت رسید. گفت‌و‌گوی ما را با برادر شهید پیش‌رو دارید.

شهید ترکاشوند موقع شهادت چند سال داشتند؟

بهروز متولد سال ۱۳۴۷ بود. ایشان یک‌سال از من بزرگ‌تر بودند. هنگام شهادتش در سال ۶۹، ۲۲ سال داشت.

اصالتاً اهل کجا هستید؟

در کودکی ساکن اراک بودیم. بعد‌ها به قم مهاجرت کردیم. آنجا بهروز یک بچه هفت الی هشت ساله بود، پای منبر علما می‌رفت و قرآن و احکام یاد می‌گرفت. کمی قبل از انقلاب به ورامین رفتیم. آن موقع من ۹ ساله و بهروز ۱۰ سال داشت. در ورامین ماندگار شدیم و بهروز هم پس از بازگشت از اسارت، در همین ورامین به شهادت رسید.

گفتید ایشان موقع شهادت فقط ۲۲ سال داشتند، در چند سالگی به جبهه رفته بودند؟

سال ۶۲ برای اولین بار بهروز به جبهه رفت. متولد ۴۷ بود و فقط ۱۵ سال داشت. قبل از آن هم می‌خواست برود که اجازه نمی‌دادند. خیلی این درو آن در زد و در آخر با دستکاری کردن شناسنامه‌اش توانست به جبهه برود. من هم کمی بعد به جبهه رفتم. یعنی اول بهروز رفت و بعد از آن من. قبل از اینکه به بحث اسارت آقا بهروز بپردازیم، ایشان چطور بچه‌ای بودند، منظورم در دوران کودکی و نوجوانی‌شان است. بهروز خیلی کاری بود. از نوجوانی کار می‌کرد و دستش در جیب خودش بود. به خانواده هم کمک می‌کرد. همراه چند نفر از دوستانش کانال‌سازی می‌کردند. بزرگ‌تر که شد، روزنامه کیهان می‌فروخت. با پس انداز پولش برای خواهرمان جهیزیه تهیه کرد. از ۱۰ سالگی به اندازه خودش وارد جریان انقلاب شد و از ۱۵ سالگی هم به جبهه رفت.

اخوی چه تاریخی به اسارت دشمن درآمدند؟

۱۳ اردیبهشت سال ۶۵ برادرم اسیر شد. قبلش هم در عملیات زیادی شرکت کرده بود. مثل بدر، والفجر‌ها و چند عملیات بزرگ و کوچک دیگر. در عملیات والفجر ۸ به شدت مجروح شد. هنوز زخم‌های این عملیات را به تن داشت که به جبهه برگشت. اردیبهشت سال ۶۵ یک عملیات محدودی در فکه انجام گرفت که در همان عملیات بهروز به اسارت درآمد.

چهار سال بعد بهروز همراه دیگر اسرا به ایران بازگشت، اما علت شهادتش تنها چند ماه بعد از آزادی چه بود؟

اخوی چهار سال در اردوگاه الرمادی بود. بعثی‌ها او را بسیار شکنجه داده بودند. چون شهید یک روحیه مبارز و شجاعت ذاتی داشت. یک‌بار آن‌ها را برای زیارت عتبات عالیات به کربلا برده بودند. دیگر اسرا برایمان تعریف کردند که آنجا اخوی شعار‌هایی سر می‌دهد که باعث می‌شود بعثی‌ها به شدت او را شکنجه بدهند. همین آزار و اذیت‌ها باعث شد بهروز سه ماه و چند روز بعد از آزادی، وقتی که صبح رفته بود نان بخرد، کنار خط راه‌آهن به زمین بیفتد و شهید شود. وقتی که مردم او را پیدا می‌کنند، ساعتی از شهادتش گذشته بود. دکتر‌ها هم تشخیص دادند علت شهادتش، ضربه‌هایی بوده که در اسارت به سرش زده بودند.

سخن پایانی

برادرم مرداد ۱۳۶۹ آزاد شد. ما یک خانواده سنتی و مذهبی هستیم. بعد از آزادی برادرم، پدر و مادرم اصرار داشتند که او خیلی زود ازدواج کند. بهروز اوایل آذر ۶۹ ازدواج کرد، اما دریغ که فقط هفت روز از ازدواجش گذشته بود که نهم آذرماه به شهادت رسید و لقب اولین شهید آزاده کشور را به خود اختصاص داد.

انتهای پیام/

 یاد خدا آرامش بخش دلهاست.

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۲۳ اَمرداد ۱۴۰۲
کد خبر : ۸,۷۳۹

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید