حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابیفرد در تاریخ 1 شهریور سال 1365 هجری شمسی (روز عید سعید غدیر) در جمع آزادگان سرافراز ایران اسلامی در زندانهای رژیم متجاوز بعثی سخنانی ایراد داشتند که در بیانات محرمانه دوران اسارت ایشان در کتاب منشور پاکی و خدمتگزاری ثبت شده است.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابیفرد در تاریخ 1 شهریور سال 1365 هجری شمسی (روز عید سعید غدیر) در جمع آزادگان سرافراز ایران اسلامی در زندانهای رژیم متجاوز بعثی سخنانی ایراد داشتند که در بیانات محرمانه دوران اسارت ایشان در کتاب منشور پاکی و خدمتگزاری ثبت شده است. (صفحه 211 تا 216)
با هم بخوانیم:
خداوند فرخندهترین روزها؛ یعنی عید سعید غدیر را بر همه شما مبارک فرماید و امیدوارم به عظمت این روز و به عظمت امیرالمؤمنین از بهترین یاران و یاوران متعهد و صادق مولیالمتقین، امیرالمؤمنین باشید و با دنیایی از عزت و سربلندی در حرم مطهر آن حضرت، به عنوان شیعیان صادق جمع شوید و با عزت و افتخار از حرم مطهر آن حضرت راهی وطن عزیزتان بشوید و آن روز، افتخار بودن در جمعتان نصیب ما هم بشود.
الآن عرض میکردم شاید مادران به فکر غربت ما باشند که چگونه این عید را میگذرانیم؛ ولی بنده به سهم خود میگویم: اگر او بداند که من کجا هستم و در جمع چه عزیزانی این عید را میگذرانم، سجدهٔ شکر به جا میآورد که امروز در این مکان در جمع شما عزیزان افتخار حضور نصیبم شده است. امیدوارم که در عید بزرگتر مسلمین ـ که روز پایانِ هرچه خوشترِ جنگ است ـ این عید بزرگ را در کنار آنها بگذرانیم.
معمولاً در زندگی، همه طالب شرف و عزت و شخصیت و ارزش بیشتر خودشان هستند و برای به دست آوردن آن، هر کسی راهی در پیش گرفته است. من و شما هم به عنوان شیعه، راهی را پیش گرفتهایم. امام و پیشوایی را که شما به عنوان پیشوای خودتان قرار دادید، درست است که 1400 سال و اندی از زندگی پر فروغ آن حضرت میگذرد؛ ولی از عزت و ارزشی برخوردار بوده که در دوران حیات خودشان دوست و دشمن ارزش و شخصیت و عزت و شرف والای آن حضرت را معترف میشدند و پس از گذشت 1400 سال، هرکس به زندگی پر افتخار او کمترین آشنایی پیدا میکند سراپا شیفتهٔ شخصیت آن حضرت میشود و معترف میشود که چنین انسان ارزشمندی تاکنون مادر نزاییده و به این دنیا نیز قدم نخواهد گذاشت.
به مسأله امامت و موفقیت ایشان از نظر عالم تشیع و اسلام کاری نداریم. دربارهٔ شخصیت وجودی ایشان کتاب مینویسند با عنوان «علی مرد لایتناهی»؛ یعنی در هر بعدی از ابعاد انسانی و هر صفتی از صفات حمیده که در چهرهٔ مبارک امیرالمؤمنین نگاه کنیم در حد لایتناهی وجود دارد و ما نمیتوانیم حسابش را هم بکنیم. بعد از 1400 سال در مورد امام علی کتاب مینویسند و این را میگویند.
در بعضی از دانشگاههای بزرگ عالم، بعضی رشتهها در تِز دکترایش آشنایی با خط امیرالمؤمنین لازم است. آن کس که میآید در تز دکترایش آشنایی با منطق امیرالمؤمنین را مطرح میکند، چه ارزشی را برای پیشوا و مولای شما قائل است که ببیند آن چه را علی فرموده در حد کمالش لباس عمل به آن پوشانده. به گفتة یک مسیحی، آن مکتبی که علی جزء پیشروان آن باشد، پیروانش باید چشم و گوش بسته دنبال آن مکتب باشند؛ چون جای هیچ تردیدی برای پیروان باقی نمیماند. این امامی است که من و شما به او اقتدا کردهایم و مارک پیروی علی را بر سینهمان چسباندهایم.
همانطور که امامِ ما در همة ابعاد انسانی ممتاز است و پس از 1400 سال چنین موفقیتی را در دنیای مترقی و پیشرفته از نظر صنعتی دارند، پیروان ایشان هم باید در حد خودشان از چنین موقعیتی برخوردار باشند. یک بزرگوار میگفت: اسیر نباید فراموش کند اسارت خودش را. شیعه نباید لحظهای فراموش کند که به عنوان پیرو علی7دارد زندگی میکند.
شاید شنیدید، ظاهراً سلمان فارسی بوده. در قدیم افرادی بودند که جای پا را خوب میشناختند. آنها به هر صورتی تشخیص میدهند و میگویند پیامبر اکرم(ص) یا حضرت علی(ع) از این راه گذشته است. وقتی دقت میکنند، میبینند سلمان فارسی هم از این راه رفته است. از سلمان سؤال میشود، میفرمایند: «پا جای پای امام علی گذاشتم، شیعه کسی است که ادعا میکند من پا جای پای امام علی گذاشتهام.»
قبل از هر چیز، من و شما باید به این توجه داشته باشیم که هر عزت و شرفی که انسانها در این دنیا دنبال میکنند در حد کمالش امیرالمؤمنین ما را به آن دعوت میکند. ما به همین منظور دنباله روی از این انسان را اتخاذ کردهایم. امیرالمؤمنین عزیزترین و با شرفترین بندگان خدا بود و هست. به همین منظور، امروز دنیا در برابر عظمت علی خاضع است؛ اما نه آنهایی که آشنایی به آن حضرت ندارند.
ما کجا برویم که به عزت و شرفی بیش از این برسیم؟ کدام مکتبی است که ما را بهتر از این مکتب تربیت کند؟ ولی این را باید بدانیم که آن وقت به این عزت و شرف میرسیم که در هر قدم از زندگیمان اگر جایِ پای علی را دیدیم، قدم برداریم وگرنه، کناره بگیریم. هر جا قلبمان گواهی داد که اگر امام علی میبود، حضور پیدا میکرد، ما هم حاضر شویم و هرجا که علی7از آن دوری میکرد، دوری گزینیم. آن وقت است که در این دنیا «العِزَّةَ لله و لِرَسوُله». عزت برای خدا و رسول اوست. به خدا به همان عزت میرسیم. اما اگر غیر از این عمل کنیم چه میشود؟
من و شما با آرم پیروی علی حرکت میکنیم؛ اما در عمل کوتاهی میکنیم. این پیروی از هوای نفس و شهوات نفسانی و حب دنیا، جاهطلبی، خودخواهی، حرص، طمع و آرزو و هوسهای پست حیوانی است که ما را از پیروی علی باز میدارد. ای انسانی که عزت و شرف برایت ارزشش از همه چیز بیشتر است! پیروی علی را به هیچ قیمتی از دست نده! که اگر از آن عزت و شرف با اصالت انسانی خودمان واقف باشیم از راه علی یک قدم کناره نمیگیریم. «مَن کَرُمَت علیه نَفسُه هانَت علیه شَهَواتُه». علی میگوید: آن کس که برای خودش ارزش قائل باشد، شهواتش برایش بیارزش میشود. آن کسی که نفسش برایش ارزش داشت، آن کسی که به شرف و انسانیتش ارزش قائل شد، شهواتش برایش بیارزش میشوند.
ای پیرو علی که از تمام انسانها به حرفت بیشتر ارزش قائلی! به حرمت و ارزش و شرفی که برای انسانیت و شرف خودت قائلی، دقیقاً دقت کن، ارزشهای پست مادی ـ که همان شهوات استـ خیلی بیارزشتر از این است که بخواهد ارزشهای نفسانی ما را زیر پا بگذارد. خیلی حیف است که بخواهیم به خاطر آرزوها و شهوات پست نفسانی از راه بلند علی کناره بگیریم. امروز ما در سطح کوتاهی داریم به ارزشهای نفسانی نگاه میکنیم؛ مثل آن پدر که میگوید بچه من ارزش و شخصیت انسانی من هم است. بچه خاکبازی میکند. دوست دارد پیش مادر و پدر برایش ارزش قائل بشوند. اما به آیندة خود فکر نمیکند. وقتی در جامعه بالا آمد، درک میکند حرف پدر را و افسوس میخورد.
من و شما امروز تا اندازهای ارزش روح بلند و پاک انسانی را درک میکنیم. لذا دوست داریم از ارزش و شخصیت و شرف خاصی برخوردار باشیم. ولی باز هم [کاملاً] درک نمیکنیم. نشانهاش این که علی میفرماید: «خدایا! مبادا به کمترین لغزشی که باعث سقوط و انحطاط علی در پیشگاه اقدست میشود تن در دهم که حاضرم در این دنیا در طول زندگی به بدترین عذابها و شکنجهها مبتلا بشوم؛ ولی به کمترین انحطاط و سقوط در پیشگاه تو مبتلا نشوم».
امیرالمؤمنین به اصالت و ارزش وجودیِ عزت و شرف خودش، آن قدر بها میدهد که میگوید: «خدایا! به آن لطمهای نخورد. اگر به اندازة تمام دنیا شکنجه ببینم حاضر نیستم به آن ارزش والای من ضربهای بخورد». یعنی حاضر نیستم کمترین خللی به عزت و شرفم بخورد، ولی حاضرم به بدترین دردها و رنجهای دنیا مبتلا شوم.
برای آن اصالت و انسانیت خود، یعنی چه؟ یعنی خدا به من عقل داده و هر کجا پا روی عقلم بگذارم، پا روی اصالت و انسانیت خود گذاشتهام. از آن طرف میفرماید: «اگر تمام دنیا را به من بدهند و بگویند که یک دانه جو از دهان مورچهای به زور و به ناحق بگیر، این کار را نمیکنم. این ظلم است و این ظلم باعث پایین آوردن ارزش انسانی میشود». امیرالمؤمنین قسم میخورد و میگوید: «خدایا به حقانیتت سوگند! که حاضر نیستم در قبال به دست آوردن تمام دنیا، این اندازه از ارزش وجودی من کاسته شود». گرفتن گندم از دهان مورچه، بیانصافی خیلی جزئی است. امیرالمؤمنین برای شرف و حیثیت وجود خودش تا آن اندازه ارزش قائل است که قسم یاد میکند که حاضر نیستم کاری بکنم که کمترین سقوطی دامنگیر من شود. این اهمیت و توجه است که هر انسانی باید به انسانیت خودش بدهد. گیرم که نه با مولا علی کار داریم نه با اسلام.
چون علی را در بالاترین ابعاد در این بُعد انسانی میبینیم پیرو ایشان هستیم، اگر در این مسیر و حرکت کوتاهی کنیم، آن سقوطی که باید دامنگیر ما بشود، میشود. امام و پیشوای شما آن امامی است که این سقوط انسانیت را بیشترین و بدترین ننگ و عار برای هر انسانی میداند. چه ننگ و عاری برای انسانی از این ننگینتر که منطق و عقلش را فراموش کند! ای انسان به خود بیا که این ارزش وجودی است که حیات و انسانیت تو به آن بستگی دارد. ای انسان به هوش باش که امام تو این سقوط را سقوط ننگین میداند.
«مَن کرمَت عَلیهَ نَفسَه هانَت عَلیهِ شَهِواتُه». شهوات، سقوط است. انسان، ارزش وجودی خودش را وقف اینها نمیکند و پست و مقام و علاقه مندی به دنیا و بقیة شهوات انسان را به زمین میکوبد و خواری و ذلت انسان را به همراه دارد. انسان به خاطر شهوات به زمین نمیخورد، مگر آن انسانی که به شهواتش ارزشی بیشتر از ارزش و شرف انسانی خودش بدهد و الا اینها کی میتواند انسان را به زمین بزند؟ وقتی که انسان بهای بیشتری به آنها بدهد. هیچ انسانی حاضر نیست. پیرو علی هرگز نباید به این مبتلا بشود. امیرالمؤمنین میفرماید: «نمیتوانید مثل من زندگی کنید». «وَلکنِ اعینونی بِورع و اِجتهادٍ و عفةٍ و سَدادٍ» آن چنان باشید که در هر جامعه، الگوی آن انسانیت باشید. همانطور که امامتان بعد از 1400 سال الگوست. آنها که از ایشان آگاهی دارند، معترفند که مولا چاهی را حفر میکند، مثل الآن که دستگاه هم نبوده، با مشکلاتی که متحمل میشود، میفرمایند: یا علی چاهی را حفر کردی. آب خیلی گوارایی دارد. سپس آن را وقف نیازمندان جامعه میکند. جز به پاکی خودش و خدمت به انسانها به هیچ چیز فکر نمیکرد.
ای شیعه علی! جز به پاکی خودت و خدمت به انسانها نباید بیندیشی. به هیچ قیمتی به ذلت و خواری در مقابل شهوات نباید تن در دهیم. آن وقت است که میتوانی به عنوان شیعة علی افتخار کنی. آن وقت است که حس میکنی از دام هوا و هوس گریختی و تسلیم منطق عقل هستی. آن وقت میتوانی با پیروی از علی زنده کنندة راه علی باشی. بیشتر مزاحمتان نشوم. شما را به خدا میسپارم.
انتهای پیام/
«پروردگارا! ما را با ستمکارانِ ظالم، همراه مگردان».