اسناد و خاطرات آزادگان ایرانی نشان میدهد که شرایط حمام و بهداشت در اردوگاههای عراق بهشدت محدود، کنترلشده و غیرانسانی بوده است؛ فضایی که عمداً برای تحقیر و فرسودگی جسمی و روحی اسرا طراحی شده بود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، یکی از چالشبرانگیزترین مسائل دوران اسارت آزادگان ایرانی در اردوگاههای عراق، وضعیت فاجعهبار بهداشتی بود؛ وضعیتی که سلامت جسمی اسرا را تهدید میکرد و ابزاری برای فشار روانی و شکستن ایستادگی آنان بود. یکی از جلوههای بارز این فشار، شرایط سخت و غیرانسانی حمامکردن بود؛ مسئلهای که در عین سادگی ظاهری، در عمل به یکی از پیچیدهترین مصائب زندگی روزمره اسرا بدل شد. این وضعیت در اردوگاههای مختلف متفاوت بود.
در اغلب اردوگاهها، استفاده از حمام نه یک حق بدیهی، بلکه امتیازی ناپایدار و مشروط بود. مقررات سختگیرانهای برای استحمام وضع شده بود که با کوچکترین تخلف، مجازاتهایی همچون محرومیت، تحقیر و حتی ضربوشتم در پی داشت. گاه سخنگفتن در حمام ممنوع بود، گاه محدودیت زمانی پنجدقیقهای وضع میشد و گاهی نیز شستن لباس در آن فضا به کلی قدغن میشد.
در بسیاری از اردوگاهها، اسرا تنها یک دست لباس داشتند و ناچار بودند همان لباس را زیر دوش بشویند و خیس بر تن کنند. آنگاه برای خشککردن آن، در گرمای آفتاب قدم بزنند. بعدها اجازه یافتند تنها پس از شستن ظروف صبحگاهی، لباس خود را بشویند؛ اما حتی در این فرصت محدود نیز، گاه نوبت به همه نمیرسید. روزهایی پیش میآمد که آب قطع میشد و لباسهای آغشته به کف، بدون شستوشوی نهایی، دوباره بر تن اسرا بازمیگشت. سهم ماهانه هر ده نفر تنها یک بسته پودر لباسشویی و برای هر دو نفر یک قالب صابون بود.
وضعیت حمامها خود نشانگر عمق بیتوجهی به شأن انسانی اسرا بود؛ حمامهایی عمدتاً بدون روشنایی، فاقد رختکن و با دیوارهای سیمانی کوتاه که اسرا ناگزیر بودند لباسها و حولههایشان را بر آن آویزان کنند. در نبود سیستم تأمین آب گرم، برخی اسرا با خلاقیتهای خطرناک و ابتدایی، آب را در آسایشگاه گرم میکردند؛ از جمله با استفاده از دو قاشق فلزی و سیم برق روکار، المنتهای دستساز میساختند تا آب را گرم کنند، آن هم پنهانی.
با توجه به تفاوت ساختار فیزیکی اردوگاهها، امکانات بهداشتی نیز متفاوت بود. اردوگاههایی که میزبان اسرای مفقودالاثر بودند، وضعیت نامطلوبتری داشتند و در آنها شرایط حمام از حداقلهای انسانی نیز پایینتر بود. با اینحال، حتی در اردوگاههایی با ظاهر مناسبتر نیز، مشکلات همچنان پا برجا بود.
در اردوگاه ۱۴ تکریت، برای مثال، تنها امکان حمامکردن در فضای باز و کنار حوضچهای فراهم بود که از لوله آب شهری تغذیه میشد. هر اسیر فقط میتوانست با سه پیت آب، طی ۵ دقیقه استحمام کند، آنهم هفتهای یکبار. برخی اسرا شبها و مخفیانه از آب منبعی که پشت آسایشگاه نصب شده بود و فقط شبها از ساعت ۱۲ تا ۵ صبح آب داشت، استفاده میکردند.
در زندان استخبارات بغداد، وضعیت از این هم اسفبارتر بود. اسرا در یک اتاق نیمدایره بدون حمام نگهداری میشدند و در طول سه ماه تنها یکبار، آن هم با آفتابه و آب سرد در یک دستشویی، موفق به حمامکردن شدند. بعد از انتقال به اردوگاه رمادی ۱، فضای حمام عمومیتری برای اسرا فراهم شد؛ اتاقی با چند دوش در دیوار که استفاده از آن بیشتر با آب سرد بود و تنها هفتهای یکبار، آب گرم میشد. سرمای آب گاه چنان شدید بود که بخار از بدن گرم اسرا بلند میشد و صدای بهم خوردن دندانهایشان به گوش میرسید.
در اردوگاه موصل ۲، بین هر دو آسایشگاه یک حمام سهدوشه تعبیه شده بود، اما بهدلیل کمبود سوخت، عملاً امکان تهیه آب گرم وجود نداشت. تفاوت اندک این حمامها با دیگر اردوگاهها در عدم عمومیت آنها بود، نه کیفیت. در شرایط بحرانیتر، اسرا ناچار بودند از آب جمعشده باران روی زمین برای شستوشو استفاده کنند.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com