سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!

روایت حماسه و اسارت رزمندگان در یازدهمین عصر خاطره «الماس‌های درخشان»

روایت حماسه و اسارت رزمندگان در یازدهمین عصر خاطره «الماس‌های درخشان»
آزادگان دفاع مقدس خاطرات خود را در یازدهمین نشست «الماس‌های درخشان» روایت کردند

به گزارش روابط عمومی موسسه پیام آزادگان ،در ابتدای برنامه، «سید رسول عمادی»، مسئول دفتر استان تهران موسسه پیام‌آزادگان، با بیان اینکه این نشست به مناسبت هفته دفاع مقدس تدارک دیده شده است، گفت: «هدف ما روایت رزمندگان از عملیات‌های مختلف بود و تاکنون ۱۰ جلسه این نشست با حضور پیشکسوتان عرصه جهاد و حماسه برگزار شده است.»

عمادی ضمن قدردانی از حضور پیشکسوتان دوران دفاع مقدس، جنگ تحمیلی ۱۲ روزه را دفاع مقدس نابرابر دانست و تصریح کرد: «قصد داریم در نشست‌های عصر خاطره به موضوع دفاع مقدس و اسارت بپردازیم و این خاطرات در آینده به آثار مکتوب تبدیل خواهد شد.»


روایت محسن فلاح: قرآن و ایمان، عامل نجات از اسارت

محسن فلاح، رزمنده پیشکسوت که در عملیات فتح‌المبین به اسارت دشمن بعثی درآمده بود، به تشریح جزئیات اسارت خود پرداخت. وی گفت: «چهارم فروردین ۱۳۶۱ در دشت‌عباس زخمی شدم و به همراه ۱۲ نفر دیگر به اسارت عراقی‌ها درآمدیم. در مسیر، با دستور عزت ابراهیم معاون صدام، قرار شد ما تیرباران شویم، اما برخورد تصادفی ماشین با تانک عراقی مانع شد.»

فلاح ادامه داد: «در حین بازجویی‌ها، وقتی اشاره کردم مسلمان هستم و قرآن خواندم، جانمان نجات یافت. سپس ما را به پادگان العماره بردند و پس از هفت سال اسارت، آزاد شدیم.»


خاطرات محمدرضا ورسیده: از عملیات تا اسارت

محمدرضا ورسیده، عضو تیپ محمد رسول‌الله (ص)، با ذکر خاطرات خود گفت: «با وجود آموزش‌های پادگان، برای حضور در عملیات اسرار کردم. در این عملیات، حجم آتش دشمن بسیار زیاد بود و مجروح شدم. پس از بیهوشی و تلاش برای زنده ماندن، اسیر شدم و تنها قرآن همراه داشتم. برخورد انسان‌دوستانه یکی از افسران بعثی و مراقبت مرحوم ابوترابی از نماز و ورزش اسرای ایرانی، روحیه ما را حفظ کرد.»


خاطرات محسن جهانبانی: عبور از رودخانه و میدان مین

محسن جهانبانی از رزمندگان حاضر در عملیات محرم سال ۱۳۶۱، به بیان وضعیت دشوار شب عملیات و عبور از رودخانه و میدان مین پرداخت. او گفت: «از ۳۰۰ نفر، تنها حدود ۶۰ نفر توانستند از رودخانه عبور کنند. فاصله ورود نیروهای عراقی تا رسیدن نیروهای خودی تنها نیم ساعت بود؛ اگر کمی دیرتر می‌رسیدیم، اسیر نمی‌شدیم.»


روایت سعید هدایتی: عملیات مرصاد و نقش صدای صیاد شیرازی

سعید هدایتی، رزمنده عملیات مرصاد، گفت: «فرمانده من گفت ۲۵ نفر داریم، من یک نفر اضافه می‌کنم، می‌مانی یا می‌روی؟ گفتم می‌مانم. صدای شهید صیاد شیرازی پشت بسیم، دلگرمی ما بود. ما با تمام توان در برابر دشمن ایستادیم و بسیاری از منافقین را متوقف کردیم.»


خاطرات علی جولا: عملیات نصر و مهربانی دشمن

علی جولا، رزمنده عملیات نصر (هویزه)، به بیان نخستین تجربه هماهنگی سپاه و ارتش و چالش‌های عملیات پرداخت و گفت: «در این عملیات، پس از مقاومت شدید، یک افسر عراقی مانند پدرانه، باند پای من را بست تا خونریزی نکنم.»


روایت مهدی حدیدی: عملیات بیت‌المقدس و فتح‌المبین

مهدی حدیدی درباره عملیات فتح‌المبین و بیت‌المقدس بیان کرد: «در این عملیات، حدود ۲۰۰۰ کیلومتر مربع بدون درگیری شدید آزاد شد. برخی از نیروهای عراقی با ترفند ما اسیر شدند و این عملیات را معجزه‌آسا می‌دانیم.»


خاطرات امیر افشین‌پور: مقاومت خرمشهر و نقش جهان‌آرا

امیر افشین‌پور، از آزادگان سال ۱۳۵۹، به نقش شهید جهان‌آرا در مقاومت مردم خرمشهر اشاره کرد و گفت: «جهان‌آرا زنان و کودکان را از شهر خارج می‌کرد و نیروهای مانده، با ایستادگی مقاومت کردند. در برخی صحنه‌ها، تانکی در گل گیر کرده بود و نیروها تلاش می‌کردند آن را خارج کنند تا به دست دشمن نیفتد.»


این نشست، فرصتی ارزشمند برای انتقال تجربیات و روایت‌های مستقیم پیشکسوتان دفاع مقدس و اسارت به نسل‌های آینده بود و یاد و خاطره شهدای دفاع مقدس و آزادگان را گرامی داشت.

۸ مهر ۱۴۰۴
کد خبر : ۱۰,۲۴۱

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید