سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی در ۱۵مرداد ۱۳۶۶خورشیدی با سمت فرمانده اطلاعات عملیات در سردشت و به هنگام بازگشت از یک مأموریت برون مرزی، هدف گلوله ضد هوایی قرار گرفت و به شهادت رسید.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، سرلشکر
شهید عباس بابایی در ۱۵مرداد ۱۳۶۶خورشیدی با سمت فرمانده اطلاعات عملیات
در سردشت و به هنگام بازگشت از یک مأموریت برون مرزی، هدف گلوله ضد هوایی
قرار گرفت و به شهادت رسید.
جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)
مقام
معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای درباره این شهید بزرگوار میفرمایند:
«این شهید عزیزمان، انسانی مؤمن، متقی و سربازی عاشق و فداکار بود و در طول
این چند
سالی که من ایشان را میشناختم، همیشه بر همین خصوصیات ثابت و پا برجا
بود. او هیچگاه به مصالح خود فکر نمیکرد و تنها مصالح سازمان و انقلاب و
اسلام را مد نظر داشت. او فرماندهای بود که با زیردستان بسیار فروتن و
صمیمی بود، اما در مقابل اعمال بد و زشت، خیلی بیتاب و سختگیر بود.»
حجت
الاسلام محمدی گلپایگانی رئیس دفتر مقام معظم رهبری درباره شهید بابایی
میگوید: چیزی که در یک کلمه میتواند برای همه جوانها و نسل آینده ما
نمونه و اسوه باشد، اخلاص شهید بابایی بود. اخلاص این مرد، نشان از ایمان
سرشار وی بود، چیزی را که من در ایشان نیافتم، علاقه، توجه و فریفتگی به
مادیات و زرق و برق دنیا بود. زندگی بسیار سادهای داشت ... وی همچنین
مقداری پول در اختیار من میگذاشت و میگفت: «سربازهایی که در پادگان از
نظرمعیشتی در مضیقه هستند و ممکن است برای مخارج خود و رفت و آمد مشکل
داشته باشند پیدا کن و در اختیار آن ها بگذار. » مرتب این پول را به من
میداد تا این سربازها را شناسایی کنم و به آن ها کمک کنم.
جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)
همچنین
شهید بابایی زمانی که با هواپیما پرواز می کرد، در حین عملیات و آموزش
هوایی، از آن بالا روستاهای دورافتاده را در میان شیارها و دره ها شناسایی و
موقعیت جغرافیایی این روستاها را ثبت میکرد. آن گاه پس از اتمام ماموریت،
وقتی که در پایگاه استقرار می یافت، با ماشین قدیمی که داشت، سوار می شدیم
و مقداری غذا، آذوقه و وسایل زندگی مانند قند و چایی برای روستاها بر می
داشتیم و از میان کوه ها و دره ها با چه مشکلاتی رد می شدیم تا برسیم به
روستایی که از هوا شناسایی کرده بود. میرفتیم آن جا و مردم روستاها من را
با لباس روحانی و شهید را با لباس خلبانی می دیدند. این در صورتی بود که
شاید آن ها سال به سال با هیچ فرد روحانی و غریبه ای برخورد نمی کردند.
خیلی برای روستاها جالب بود و شهید بابایی بعد از این که وسایلی را که
آورده بودیم به روستایی ها می داد از آن ها می پرسید که چه امکاناتی کم
دارند. مثلا روستایی ها می گفتند حمام نداریم و ایشان با پول خودش شروع می
کرد برای آن ها حمام می ساخت و من به چشم خودم دیدم که بابایی برای ساختن
حمام با پای خودش گل لگد مال می کرد، حمام را می ساخت و برای برق آن، به
علت این که روستا برق نداشت از پول شخصی خودش موتور برق سیار می خرید و
روشنایی آن ها را هم تامین می کرد که این پروژه حدود دو ماه طول می کشید.
منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره محمدی گلپایگانی، «سرشار از اخلاق»، ماهنامه شاهد یاران، شماره ۳۳، شهریور ۱۳۸۷، صص۷-۶.
خبرنگار: مالک دستیار