سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
 
خاطرات کوتاه از سید الاسراء(۱)؛

درس خواندن برای خدمت است

درس خواندن برای خدمت است
قرار شد به اتفاق آقای موسوی یک کلاس خصوصی با حاج آقا داشته باشیم. اولین جلسه که خدمتش رسیدیم پرسید: «کجا بنشینیم؟» گفتم: «جایی که هیچکس مزاحم ما نشود».

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، حجت الاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی، در سال 1318 شمسی در شهر قم متولد و پس از اخذ دپیلم، با تشویق پدر، وارد حوزه علمیه مشهد شد. با آغاز نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، وارد عرصه مبارزات سیاسی شد و در هجوم عوامل رژیم ستمشاهی به مدرسه فیضیه قم، مورد ضرب و شتم مأمورانِ شاه قرار گرفت. در پی تبعید حضرت امام به نجف، حجت الاسلام ابوترابی به حضور امام شتافت و در درس خارج فقه و اصول آن حضرت حاضر گشت.

حجت الاسلام ابوترابی ملقب به سید آزادگان با آغاز جنگ تحمیلی، به همراه شهید دکتر چمران در ستاد جنگ‏های نامنظم به سازماندهی نیروهای مردمی پرداخت تا این که در 26 آذر 59 در یکی از مأموریت‏های شناسایی به اسارت دشمن بعثی در آمد و به مدت 10 سال، امیدبخش اسیران در بند رژیم عراق بود.

سرانجام  این مجاهد دوران ستم‏شاهی و نماینده ولی‏ فقیه در ستاد امور آزادگان و نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در دوره چهارم و پنجم، در روز 12 خرداد 1379 شمسی برابر با 27 صفر 1421 قمری در اثر سانحه رانندگی در راه زیارت امام رضا(علیه السلام) به همراه پدر ارجمندشان آیت ‏اللَّه حاج سیدعباس ابوترابی به لقاءاللَّه پیوست.

اکنون خاطره‌ای کوتاه از این عالم نستوه را تقدیم نگاهتان می کنیم:

قرار شد به اتفاق آقای موسوی یک کلاس خصوصی با حاج آقا داشته باشیم. اولین جلسه که خدمتش رسیدیم پرسید «کجا بنشینیم؟»

گفتم «جایی که هیچکس مزاحم ما نشود».

نگاه توبیخ آمیزی به من کرد ویک راست رفت و در مقابل اتاق شانزده نشست. تا درس را شروع کرد بعضی از آزادگان می آمدند و به ایشان سلام می کردند . او هم تمام قد بلند می شد و با آن ها احوال پرسی گرم می کرد . حدود بیست دقیقه از وقت 45 دقیقه ای کلاس با احوال پرسی ها گذشت. آخر کلاس به ما گفت :

«درس خواندن برای خدمت است».

انتهای پیام/

لَیْسَ مِنْ حُبِّ الدُّنْیَا طَلَبُ مَا یُصْلِحُکَ

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۲۰ اسفند ۱۴۰۱
کد خبر : ۸,۲۹۰
کلیدواژه ها: سید آزادگان,خاطرات کوتاه,سید عباس ابوترابی,اسارت,خاطرات آزادگان,سید علی اکبر ابوترابی

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید