سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!

به وقت شهادت| شهید غریب اسارت «احمد متقیان فرد» +وصیت‌نامه

به وقت شهادت| شهید غریب اسارت «احمد متقیان فرد» +وصیت‌نامه
شهید از همان دوران کودکی، روح لطیف و بزرگی داشت. صداقت و راستگویی از سر و رویش می بارید و حرام و حلال قلمرو حرکت او را شکل می داد. دوران تحصیل را در روزهای سرد و ظلمانی بی عدالتی و استبداد، طی کرد و موفق شد دیپلم الکترونیک را از دبیرستان «حکیم نظامی» قم اخذ کند.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، شهید «احمد متقیان فرد»، سال 1341 در شهر مقدس قم، در جوار نیلوفر آبی کویر، در خاندانی ولایی متولد شد. محبت پدر و عاطفه مادر، سایه سار زلال و امن رشد او شد. از همان دوران کودکی، روح لطیف و بزرگی داشت. صداقت و راستگویی از سر و رویش می بارید و حرام و حلال قلمرو حرکت او را شکل می داد. کوچه پس کوچه های ایام را در جست وخیزهای کودکانه اش طی کرد و به دوران درسی و مدرسه رسید. دوران تحصیل را در روزهای سرد و ظلمانی بی عدالتی و استبداد، طی کرد و موفق شد دیپلم الکترونیک را از دبیرستان «حکیم نظامی» قم اخذ کند.

او، پس از اتمام دوران متوسطه، وارد سپاه پاسداران شد و از آن جا راهی جبهه های جنوب و غرب کشور شد. در همین سال ازدواج کرد و ثمره ازدواج او یک فرزند پسر شد. درسال 1362 با توجه به علاقه وافر به دین و معنویت، آهنگ حوزه علمیه قم کرد. بارها سرمست از عشق به شهادت، راهی میدان رزم گردید تا نشان دهد که در قلبش جز خدا، چیزی نیست و درس و مدرسه و جبهه، همه بهانه ای است تا در لحظه خطر کردن و امتحان مرد از نامرد بازشناخته شود و سیه روی شود هر که در او غش باشد.

جبهه را دانشگاه عشق و انسان سازی می دانست و خلوص بچه های بسیجی را جواهری بی بدیل می دید که در جایی دیگر نباید سراغش را گرفت. سال 1365 در یازدهم بهمن ماه، در عملیات کربلای پنج، در سرزمین شلمچه، که به خون بهترین سربازان وطن رنگین گردیده، از ناحیه سر مورد اصابت ترکش واقع گردید. دژخیمان بعثی او را به اسارت بردند و سرانجام در هفدهم بهمن ماه، یعنی شش روز بعد از اسارت، در اثر شکنجه فراوان و ضربات شدیدی که به سر مطهرش وارد ساختند، شهید شد.

بخشی از وصیتنامه شهید:

«شکر خدای را که دائما به من توفیق داد بتوانم دراین زمانه که راه ها، بسیارشان بیراهه است، راه و طریق یادگیری علم دین را انتخاب کنم. هرچند این بنده حقیر و ذلیل، اسیر هوی و هوسهای نفس اماره، نتوانست در اجرای وظیفه، حق مطلب را ادا کند، بدین وسیله از خداوند متعال و غفار، طلب آمرزش خطایای خود را دارم؛ چرا که اگر در این دنیا از سر تقصیرات من نگذرد، در آن دنیا سخت و مشکل می شود.»

انتهای پیام/

برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۱۷ تیر ۱۴۰۳
کد خبر : ۹,۶۶۲

نظرات بینندگان

حسینعلی قادری
0
0
0

▪️ به احمد متقیان رحم نکردند! شهیدمتقیان در هنگاماسرات شدیدا مجروح بود ، آنقدر ایشون را با آن تن مجروح در بصره به علت اینکه گفته بود طلبه هستم شکنجه کردندکه تمام بدنش سیاه و کبود شده بود طوری که به هر کجای بدنش دست می زدیم ناله اش بلند می شد. ترکش داخل سرش بود،در بغداد هم نه درمانی و حتی پانسمان هم نشد.از غذا خوردن افتاد ظهر روز دوم در سازمان امنیت هرکار کردیم که یک لقمه غذا بخورد از گلویش پایین نرفت کف اتاق روی زمین سیمانی یخ بسته افتاده بود و بعد از چند ساعت شهید شد. یادش گرامی همرزم شهید


تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید