نوشتن از اسارت، سالها برایش سخت بود؛ اما یک شب با انتشار خاطرهای در فضای مجازی، جرقهای زده شد که شعلهی کتابی ماندگار را روشن کرد.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان،
در جریان برگزاری سیوششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، مؤسسه فرهنگی هنری پیام آزادگان طی مراسمی رسمی از تازهترین آثار خود رونمایی کرد. مجموعهای از کتابهای اردوگاهپژوهی، خاطرات خودنگاشت آزادگان و دیگر تألیفات مرتبط با تاریخ شفاهی اسارت، بخشی از تازههای نشر این مؤسسه بودند. در این میان، کتاب «فرزند منگشت» نوشته آزاده و پژوهشگر گرانقدر، دکتر بیژن کیانی، با استقبال ویژهای مواجه شد و محور اصلی سخنان نویسنده در این مراسم قرار گرفت.
دکتر بیژن کیانی، در این نشست صمیمانه، به فرازهایی از چرایی و چگونگی نگارش این کتاب اشاره کرد. او گفت: «وقتی در اسارت به سر میبردم، گاهی این فکر در ذهنم میچرخید که روزی خاطراتم را بنویسم. اما پس از آزادی و بازگشت به وطن، هرچند دوستان و آزادگان، با توجه به شناختی که از من داشتند، انتظار نگارش این خاطرات را داشتند، اما انگیزهی کافی برای این کار در من شکل نگرفت.»
کیانی افزود: «نوشتن درباره عراق، سرزمینی که بیش از هفتاد درصد جمعیت آن شیعه جعفری هستند، دشواریهایی داشت. چگونه میتوانستم تصویری از اسارت ترسیم کنم، بیآنکه در ذهن خواننده نسبت به مردم عراق نفرتی ایجاد شود؟ از سوی دیگر، تفکیک میان نیروهای نظامی متجاوز و مردم عادی کار سادهای نبود. بنابراین، دچار تردیدی اخلاقی شده بودم.»
او همچنین به مانع دومی اشاره کرد که روند نگارش را برایش دشوار میساخت: «با گذر زمان، حافظهام از وقایع و تاریخها فاصله گرفته بود و ترس از تحریف یا فراموشی، مرا از نوشتن بازمیداشت. اما دیدار با مقام معظم رهبری، که در آن بر ثبت خاطرات تأکید ویژهای داشتند، نگاه مرا تغییر داد. ایشان فرمودند این خاطرات بخشی از تاریخ مقاومت و انقلاب اسلامیاند و نباید به فراموشی سپرده شوند. همین نکته، انگیزهای تازه در من ایجاد کرد.»
کیانی با اشاره به نقش مهم یکی از آزادگان، افزود: «خوشبختانه آزاده مهراب کُرایی از وقایع روزانه اردوگاه یادداشتهایی دقیق تهیه کرده بود و همین یادداشتها کمک بزرگی به من کرد تا بر مانع فراموشی غلبه کنم.»
او ادامه داد: «در مرداد سال ۱۳۶۹ آزاد شدم. برای شروع، یکی از خاطراتم را از آن زمان در فضای مجازی منتشر کردم تا بازخورد آن را ببینم. با استقبال گسترده مخاطبان مواجه شدم. آنان پیگیر ادامه این روایتها بودند، و اگر شبی مطلبی منتشر نمیکردم، از من میپرسیدند. همین تعهد اخلاقی، باعث شد که بهطور مداوم بنویسم. بخش عمده کتاب نیز با همین استوریهای شبانه و پستهای منتشرشده با گوشی تلفن همراه شکل گرفت.»
نویسنده کتاب «فرزند منگشت» تأکید کرد: «تلاش کردهام هیچ حادثه یا نکتهای را که ارزش ثبت داشته، از قلم نیندازم. از شورای مشورتی اسرا و سازمان اطلاعاتی اردوگاه گرفته تا موضوع منافقین و جاسوسها؛ همه در این کتاب آمده است.»
کیانی افزود: «در بخشی از کار، نسبت به درج مطلبی تردید داشتم و آن را در واپسین لحظات از نسخه نهایی حذف کردم، چون نمیخواستم صداقت کتاب زیر سؤال برود. حتی در روایت دشمن نیز، اگر نشانهای از رعایت مبانی اخلاقی وجود داشته، آن را ذکر کردهام و صادقانه نوشتم.»
او در بخش دیگری از سخنانش به شخصیت حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابی اشاره کرد و گفت: «گمان نمیکنم در هیچ کتابی، تصویر ایشان به این دقت و شفافیت ترسیم شده باشد. من سه سال در کنار ایشان بودم و در این کتاب، رفتار، منش و مجاهدت ایشان را آنچنان که بود، بازگو کردهام.»
دکتر کیانی در پایان درباره انتخاب عنوان «فرزند منگشت» گفت: «منگشت، نام کوهی در زاگرس است؛ کوهی پرشکوه با تنوعی بینظیر از گیاهان دارویی و طبیعتی سرشار از زندگی. این کوه برای ما نماد استواری است. با الهام از شعر مولانا که میگوید:
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش
میخواستم بگویم که از آن دیارم، از همان جایی که ریشه دارم و به آن بازمیگردم. منگشت برای من نماد بازگشت، ریشهداری و ایستادگی است.»
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com