با تثبیت نسبی وضعیت اسیران ایرانی در اردوگاههای عراق و شکلگیری انسجام درونی و مقاومت آنان در برابر خواستههای نیروهای عراقی، یکی از مهمترین راهبردهای دشمن برای ضربهزدن به این ساختار پایدار، سیاست جابهجایی و انتقال مکرر اسیران بود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان،
با تثبیت نسبی وضعیت اسیران ایرانی در اردوگاههای عراق و شکلگیری انسجام درونی و مقاومت آنان در برابر خواستههای نیروهای عراقی، یکی از مهمترین راهبردهای دشمن برای ضربهزدن به این ساختار پایدار، سیاست جابهجایی و انتقال مکرر اسیران بود.
اهمیت راهبردی انتقال اسیران
این جابهجاییها، علیرغم دشواریهای لجستیکی، مخاطرات امنیتی، و حتی پس از آتشبس رسمی، همچنان ادامه داشت. چرا که برای بعثیها تنها یک اقدام فیزیکی نبود، بلکه ابزاری راهبردی برای تحقق اهداف زیر بهشمار میرفت:
-
برهمزدن ساختار تشکیلاتی درون اردوگاهها
-
ضربه زدن به دلبستگیهای عاطفی اسیران
-
دور نگهداشتن اسرا از دید بازرسان صلیب سرخ
-
تأسیس اردوگاههای جدید با اهداف خاص
-
ایجاد جدایی میان اسیران متحد و همدل
-
تنبیه جمعی یا فردی برخی اسیران
کوچ ناگهانی؛ از همپاشی روانی تا بلاتکلیفی آینده
فرآیند انتقال، بسیار ناگهانی و همراه با شوک روانی بود. گاهی تنها چند دقیقه به اسیر یا گروهی از اسرا فرصت داده میشد تا تمام زندگی خود را در یک کیسه انفرادی جا دهند؛ لباس، قاشق، بشقاب، لیوان، خودتراش، اندکی شکر یا پودر لباسشویی و پتو.
در برخی اردوگاهها، بهویژه آنهایی که صلیب سرخ به آنها دسترسی نداشت، اسیر حتی اجازه برداشتن وسایل شخصی را نداشت و صرفاً با لباس تن به مکان جدید فرستاده میشد.
این انتقالها تنها در سطح جسمانی آزاردهنده نبود، بلکه دلکندن از دوستانی که ماهها یا سالها در کنارشان زیسته بود، بهمراتب دشوارتر بود. اما سختترین بخش، آیندهای مبهم و پر از تردید بود. اسیر نمیدانست مقصد کجاست، شرایط جدید بهتر خواهد بود یا سختتر؟ آیا تنها خواهد بود یا در کنار دیگر اسیران؟ و آیا هماردوگاهیهای جدید، انسانهایی صادق، باوفا، و مهربان خواهند بود یا خیر؟
سؤالهایی بیپاسخ که مانند سایهای تیره ذهن اسیر را در مسیر انتقال درگیر میکرد.
دلایل واقعی انتقال
در ظاهر، انتقالها گاه بهصورت فردی و گاه گروهی انجام میشد، حتی در مواردی همه اسیران یک اردوگاه جابهجا میشدند. اما دلایل اصلی این جابهجاییها را میتوان در موارد زیر جستوجو کرد:
-
فعالیت چشمگیر برخی اسرا و تأثیرگذاری آنها بر دیگران
-
وقوع شورش یا درگیری در اردوگاه
-
آمادهسازی اردوگاه برای ورود اسیران جدید و انتقال قدیمیها
-
فاش شدن درجه یا موقعیت خاص یک اسیر
-
دلایل شخصی، مانند حضور بستگان در اردوگاهی دیگر
-
وضعیت جسمی یا بیماری
-
آمادهسازی برای مبادله
روایتی عینی از یک انتقال جمعی
در یکی از روزها، ناگهان همه اسیران اردوگاه به صف شدند و نام ۱۵۰ نفر از آنان خوانده شد. من جزو نفرات میانی لیست بودم، شانزدهم یا هفدهم.
در اردوگاه موصل، افسر عراقی پس از قرائت اسامی گفت:
"قررنا التقلیل من عدد الأسرى بهذا المعسکر. و الأسماء اللى أقراها ینتقلون الى معسکر ثانی؛
تصمیم گرفتیم اردوگاه رو کمی خلوت کنیم. افرادی که اسمشون رو خوندم به اردوگاه دیگهای منتقل میشن."
اما حقیقت چیزی فراتر از یک «خلوتسازی» ساده بود. خیلی زود، تحلیلها و گمانهزنیها بین بچهها بالا گرفت. هر کسی نظری داشت و دنبال دلیلی برای این انتخاب بود. نهایتاً، گرچه در همان لحظه به نتیجه نرسیدیم، بعدها متوجه شدیم که انتخاب این ۱۵۰ نفر، بر اساس سه شاخص عمده صورت گرفته بود:
-
فعالان اردوگاه؛ افرادی که جاسوسان داخلی آنها را لو داده بودند و در ایجاد انسجام، برگزاری کلاسها و برنامههای فرهنگی نقش مؤثری داشتند.
-
مسئولان داخلی؛ مانند مسئول آسایشگاه، مسئول ورزش، غذا و دیگر مسئولیتها که بهزعم بعثیها «مشکلآفرین» بودند.
-
افراد مرتبط با دو گروه اول؛ کسانی که در کنار آنها فعالیت داشتند، مقالات مینوشتند، یا کلاسهای عقیدتی برگزار میکردند.
تحولات در شیوه جابهجایی
در سالهای نخست اسارت، عراقیها جابهجاییها را بهصورت تصادفی انجام میداد؛ مثلاً اسرا را صرفاً بر اساس تعلق به بسیج یا ارتش از هم جدا میکرد. اما با گذشت زمان و کسب تجربه بیشتر، این فرآیند هدفمندتر شد. دشمن با تکیه بر اطلاعات خبرچینها، جابهجاییها را بهشکل گزینشی و با اهداف امنیتی و روانی دقیقتری طراحی میکرد.
در گزارشهای آتی، زوایای دیگری از جابهجایی اجباری اسرا را واکاوی خواهیم کرد.
تصویر خبر توسط هوش مصنوعی ایجاد شده است.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com