سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
برگرفته از کتاب «فرزند منگشت»:

محرم در بند| در اردوگاه موصل، با ایمان جنگیدیم، با عشق گریستیم

محرم در بند| در اردوگاه موصل، با ایمان جنگیدیم، با عشق گریستیم
در کتاب «فرزند منگشت»، دکتر کیانی از محرم‌هایی روایت می‌کند که با نجوا و اشک، در سلول‌های تنگ شکل می‌گرفت؛ ماهی که برای اسیران، فرصتی برای ایستادن در کنار حسین(ع) بود.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، در روزگارانی که بند اسارت، جسم آزادگان را در حصار قرار داده بود، روح آنان در پرواز به سوی ایمان، ایستادگی و عشق به اهل بیت (ع) آزادتر از همیشه می‌تپید. ماه محرم، در اردوگاه‌های عراق، نه‌تنها موسم حزن و اشک بود، که فرصتی برای تجدید پیمان با راه امام حسین علیه‌السلام و تقویت روحیه‌ی مقاومت و همبستگی میان آزادگان نیز به شمار می‌رفت.

در کتاب فرزند منگشت که به‌تازگی توسط انتشارات پیام آزادگان منتشر شده است، دکتر بیژن کیانی، از آزادگان سرافراز و فرهیخته‌ی میهن‌مان، با قلمی صادقانه و زبانی شیوا، خاطراتی ناب از آن روزها را روایت می‌کند. در یکی از این خاطرات، او ما را به قلب روزهای محرم در اردوگاه موصل ۱ می‌برد؛ جایی که اسرا با کمترین امکانات، اما با بیشترین عشق، یاد عاشورا را زنده نگه می‌داشتند.

در ادامه، با هم این روایت خواندنی را مرور می‌کنیم...

ماه محرم در پیش بود. ماهی که بعثی‌ها نسبت به آن حساس بودند. می‌دانستیم ماه پرحادثه‌ای خواهیم داشت. با نخ‌های مشکی روی لباس‌ها گلدوزی کردیم و آماده ورود به محرم شدیم. تعدادی نوحه‌ آماده و در نقاطی از اتاق که محفوظ بود جاسازی کردیم.

می‌دانستیم اگر کوتاه بیاییم، در آینده بعثی‌ها هرگز اجازه نخواهند داد مراسم عزاداری برگزار کنیم. پیش‌از محرم، ارشد هر اتاق به‌اتفاق فرمانده ایرانی به دیدن سرهنگ خمیس رفتند و از او خواستند مانع عزاداری نشوند. ثامر لطیفی، جوان عرب اهل شوش، فرمانده ایرانی زندان بود که قبل‌از اسارت در تیپ امام حسن(ع) خدمت می‌کرد. آدم متعهد و خوش‌فکری بود. سرهنگ خمیس، که به سرهنگ خبیث معروف شده بود، ابتدا با برگزاری مراسم عزاداری مخالفت کرد. ثامر برای‌اینکه او را بترساند به او تفهیم کرد که مخالفت راه به جایی نمی‌برد. به او گفت: «ایرانیا از محرم نمی‌گذرند. ثامر درنهایت به او فهماند اگر اجازه برگزاری مراسم کنترل‌شده را بدهد، بهتر از درگیری است. سرهنگ ‌خمیس مطمئن شد که اگر موافقت نکند، کار به درگیری خواهد انجامید و با اکراه به‌صورت مشروط قبول کرد.

شرطش این بود که صدا از اتاق‌ها بیرون نیاید. کار غیرممکنی بود. ولی ارشدها قبول کردند. اولین شب محرم را پشت‌سر گذاشتیم. سعی کردیم آهسته نوحه بخوانیم و آرام سینه‌زنی کنیم تا بهانه‌ای به دست بعثی‌ها نیفتد.

در ایام محرم از فرصت استفاده کردیم و نماز را به جماعت خواندیم. هر اتاق نماز جماعت خودش را داشت. ظهر هیچ‌کس در محوطه نمی‌ماند. همه به نماز می‌پیوستند.  اگر کسی به‌ هر دلیل نمی‌توانست در نماز شرکت کند، می‌رفت جایی پنهان می‌شد تا نماز تمام شود. بعثی‌ها از این وضع نگران شدند. با نماز جماعت مخالفت کردند، ولی ما توجهی نکردیم. بی‌اعتنا به مخالفت آنان، نماز جماعت در اوقات سه‌گانه برگزار می‌شد. برای هر اتاق چند نفر پیش‌نماز انتخاب شدند تا اگر کسی لو رفت، نفر بعدی جایگزین شود. یا برای هروقت، یک نفر پیش‌نماز می‌شد. کسانی انتخاب می‌شدند که اگر شناسایی شدند، تحمل شکنجه را داشته باشند. من معمولاً برای نماز مغرب و عشا پیش‌نماز می‌شدم.

شب هشتم محرم، به اتاق‌های ۸ و ۹ هجوم بردند و همه را شکنجه کردند. پس‌از شکنجه گروهی، سی نفر از دو اتاق را جدا کردند و به سلول‌های انفرادی بردند. کسانی را به انفرادی بردند که فکر می‌کردند نقش اصلی را در برنامه‌ریزی‌ها دارند.

شب نهم به اتاق‌های ۵ و ۶ هجوم بردند و تا پاسی از شب آنها را شکنجه کردند. ارتشی‌ها در اتاق ۷ ساکن بودند. آنها آماده شده بودند تا اگر عراقی‌ها به اتاقشان رفتند، با آنها درگیر شوند، ولی اتفاقی نیفتاد. عراقی‌ها در ظهر عاشورا برای‌اینکه اوضاع را کنترل کنند، نوار مقتل عربی را از بلندگوها پخش کردند و فقط اجازه دادند گوش کنیم. سینه‌زنی را ممنوع کردند.

محرم آن سال با بگیر وببند و تهدید و ضرب‌وشتم و سلول انفرادی تمام شد. روز‌ها عده‌ای را می‌بردند و در باتلاق گوشه غربی زندان می‌غلتاندند و بعد بدن‌های‌ خیسشان را زیر ضربات کابل، سیاه می‌کردند.  شکنجه وحشیانه‌ای بود. ضربه کابل بر بدن‌های خیس و غرق در لجن، درد زیادی داشت. هر ضربه تا عمق جان شکنجه‌شونده اثر می‌گذاشت.

برای سفارش و خرید کتاب می‌توانید به صورت زیر عمل کنید.

تلفن پخش مستقیم: 02188807046 (روش پیشنهادی) / تلفن پخش داخلی: 02188807015-17 داخلی 110

اینستاگرام: mfpa.iran (روش پیشنهادی)

نمابر: 88800016

سایت: www.mfpa.ir

ایمیل: azadegan.payam@yahoo.com   -    azadegan.research@yahoo.com

 

انتهای پیام/

برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۱۴ تیر ۱۴۰۴
کد خبر : ۱۰,۱۶۴

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید