سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!

در عملیات «بدر» چه گذشت؟/پیام امام (ره) پس از شهادت مهدی باکری

در عملیات «بدر» چه گذشت؟/پیام امام (ره) پس از شهادت مهدی باکری
با خواندن هر جمله از پیام، قدری از نگرانی‌ها کاسته می‌شد. پیام که به انتها رسید، ناامیدی‌ها و افسردگی‌ها همه از بین رفته بود. چهره‌ها باز شده و صحبت‌ها بین فرماندهان برای ادامه کار، آغاز شد.

به گزارش روابط‌ عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، بعد از عملیات «خیبر»، دشمن علاوه بر سازماندهی سپاه‌های اول، دوم، سوم و چهارم، اقدام به تشکیل فرماندهی شرق دجله و رده‌های مواضع پدافندی در سراسر منطقه جنوب کرد و در مسیر آبراه‌ها و در داخل نیزارها کمین‌هایی قرار داد تا در صورت هجوم نیروهای ایرانی، نقش هشداردهنده و تأخیری داشته باشند و از نزدیکی نیروهای شناسایی به خط دشمن نیز ممانعت به عمل آورد و به منظور زیر نظر داشتن هرگونه تحرک و داشتن دید کلی بر «هور» و اطراف آن دکل‌های متعددی را نصب کرد.

گذشته از کمین و نصب دکل‌ها، در آب‌راه‌ها موانع قابل ملاحظه‌ای ایجاد کرد که گذشتن از آنها بسیار سخت و بلکه غیرممکن می‌کرد. بعد از این موانع، سیل‌بندی هم مشرف بر آب به عرض ۱۲ متر و ارتفاع دو متر احداث کرده و بر روی آن سنگرهای متعددی تعبیه کرد که از سه جهت، دارای دید کافی بر روی آب بود.

در حالی که دستیابی به یک جناح از دشمن در شمال بصره و قطع جاده مهم بصره العماره، که می‌توانست منطقه مانور مناسبی را برای عملیات‌های آینده به سمت بصره و یا العماره باز کرده و دروازه جدیدی را برای ورود به مناطق خشکی جدید بگشاید، همچنان به عنوان یک هدف مهم تلقی می‌شد؛ عواملی هم چون تجربیات به دست آمده از عملیات خیبر در خصوص الزامات پشتیبانی و تاکتیکی و عملیات آبی و خاکی، جبران بسیاری از نواقص و کمبودهای مهندسی موجود در عملیات مذکور، در اختیار داشتن جزایر مجنون به عنوان مناطق واسط و سرپل که امکان تمرکز نیروها و انتقال تجهیزات به جلو را تسهیل می‌کرد، موجب شدند منطقه غرب هورالهویزه مجدداً برای انجام عملیات بزرگ بعدی انتخاب شود که عملیات بدر نام گرفت.

اهداف عملیات

دستیابی و تسلط بر جاده العماره بصره و نیز راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب دجله که استان‌های ناصریه، بصره و العماره را احاطه کرده است و هم چنین تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نیرو از جمله اهداف این عملیات بود.

هم چنین تسلط بر شرق دجله همراه با انهدام نیرو از جمله اهداف این عملیات بود. همچنین، پاکسازی پاسگاه هایترابه، بلال، ابولیلهو نیز روستاهای البیضه، الصخره، پَد خندقو انهدام پل هایالعزیر، خندقو … در حد شمالی منطقه عملیات؛ و پاکسازی روستاها و انهدام پل‌هایی همچونجوبیرو… در حد جنوبی منطقه در دستور عملیات بود.

منطقه عملیات

منطقه عملیات در غرب هورالهویزه واقع است که از شمال به تراب هوزجیهو از جنوب به القرنه و کانال سوئیب محدود می‌شود. این منطقه دارای دو نوع طبیعت متفاوت است: یک خشکی در قسمت غربی که حداقل عرض آن دو کیلومتر در زجیه و حداکثر عرض آن هشت تا ۹ کیلومتر در عزیر و الهاله است و دو هور بزرگ) هورالهویزه در شرق و هورالحمار در غرب) این خشکی را احاطه کرده‌اند.

طول منطقه عملیات از ترابه تا الهویدی حدود ۵۰ کیلومتر است. زمین آن از جنس خاک رس نمکی و به حالت گرد است. در نزدیکی سیل‌بندهای هور نیز با نشست آب، منطقه حالت باتلاقی به خود می‌گیرد.

همچنین، منطقه مذکور توسط رودخانه دجله به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم می‌شود که سه چهارم خشکی منطقه در شرق رودخانه واقع است. جاده حساس و مهم بغداد – بصره نیز در غرب رودخانه واقع است.

وسعت کل منطقه عملیات اعم از خشکی و هور ۱۰۰۰ کیلومترمربع است که ۲۵۰ کیلومترمربع آن خشکی و مابقی آن هور است، در این منطقه یکی از بزرگ‌ترین ذخایر نفت عراق موجود است که دولت عراق مشغول بررسی و نقشه‌برداری آن شده بود.

استعداد دشمن

از منطقه قلعه صالح تا نهر سوئیب تحت فرماندهی نیروهای شرق دجله بود. استعداد و نحوه گسترش یگان‌های دشمن به صورت زیر بود:

الف) فرماندهی دفاع الاهوار؛ از قلعه صالح تا الکساره:

دو گردان کماندویی یوسف و عبدالله از لشکر ۱۰.

تیپ ۲ کماندویی سپاه چهارم.

ب) لشکر ۳۵ پیاده؛ از منطقه الکساره تا نهر روطه.

تیپ ۴۲۹ پیاده با پیاده با ۳ گردان.

تیپ ۹۴ پیاده با ۳ گردان.

قاطع‌القادسیه، خالد، الصنادیه، صدام، دینار الثانی.

دو گردان کماندویی الفیحا و محمد قاسم از لشکر ۵ مکانیزه.

نیروهای کماندو الشیبانی.

‌۴ گردان تانک.

۵ گردان توپخانه.

ج) فرماندهی نیروهای دفاع از بصره، از نهر روطه تا نهر سوئیب:

تیپ ۹۳ پیاده با ۳ گردان.

تیپ ۷۰۳ پیاده با ۳ گردان.

قاطع الشهید.

یک گردان تانک.

یک گردان توپخانه.

د) لشکر ۳۱ پیاده، از نهر سوئیب تا پاسگاه طلائیه:

تیپ ۱۱۸ پیاده.

تیپ ۴۹ پیاده.

تیپ ۶۰۵ پیاده.

سه گردان توپخانه.

نیروهای که دشمن حین عملیات برای پاتک وارد منطقه کرد نیز عبارت بودند از:

لشکر ۱۰ زرهی با تیپ‌های ۱۷ و ۴۲ زرهی و ۲۴ مکانیزه.

لشکر گارد ریاست جمهوری با تیپ‌های ۱ مکانیزه، ۲ زرهی، ۳ نیروی مخصوص و ۴ زرهی.

لشکر ۴ پیاده کوهستانی

تیپ‌های ۵، ۱۸ و ۲۹ پیاده.

لشکر ۶ زرهی با تیپ‌های ۱۶ و ۳۰ زرهی و ۲۵ مکانیزه.

لشکر ۱ مکانیزه با تیپ‌های ۲۷ مکانیزه، ۳۴ زرهی و ۵۱ مختلط.

لشکر ۵ مکانیزه با تیپ‌های ۲۰ و ۱۵ مکانیزه.

تیپ‌های ۶۵، ۶۶ و ۶۸ نیروی مخصوص.

تیپ ۱۰ زرهی.

 

قوای خودی

نیروهای عمل کننده در منطقه تحت پوشش سه قرارگاه عملیاتی و با فرماندهی مرکزی قرارگاه خاتم الانبیا (ص) به شرح زیر تشکیل شده بود:

قرارگاه نجف تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیا (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر ۲۵ کربلا.

لشکر ۱۴ امام حسین (ع).

لشکر ۵ نصر.

لشکر ۷ ولی عصر (عج).

تیپ ۱۵ امام حسن (ع).

تیپ ۱۸ الغدیر.

تیپ ۲۱ امام رضا (ع).

گردان‌های ویژه شهید صدر.

گروه ۲۲ توپخانه (‌۲ گردان).

گروه ۴۰ توپخانه رسالت (‌۱ آتشبار).

لشکر ۷۷ پیاده ارتش.

محدوده عملیاتی قرارگاه نجف: از منطقه ترابه تا آب راه نینوا

قرارگاه کربلا تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیا (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر ۱۷ علی ابن ابی طالب (ع).

لشکر ۳۱ عاشورا.

لشکر ۸ نجف اشرف.

لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص).

تیپ مستقل ۴۴ قمربنی هاشم (ع).

لشکر ۲۱ پیاده ارتش با ۹ گردان پیاده، ۲ گردان مکانیزه و ۳ گردان تانک.

لشکر ۲۸ پیاده ارتش.

گردان‌های ۳۲۷، ۳۵۰، ۳۴۷، القارعه، ۳۹۷، ۳۷۲، ۳۶۴ و ۳۴۳ توپخانه.


محدوده عملیاتی

قرارگاه کربلا: از جنوب خط حد قرارگاه نجف تا شمال پَد الهویدی

قرارگاه نوح تحت فرماندهی قرارگاه خاتم الانبیا (ص) هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت:

لشکر ۴۱ ثارالله.

تیپ احمد ابن موسی.

محدوده عملیاتی قرارگاه نوح: از پد الهویدی تا کانال سوئیب.

هم چنین، دو قرارگاه ظفر ۱ و ۲ تحت نظر قرارگاه خاتم الانبیا (ص) برای قرارگاه‌های نجف و کربلا منظور شده بود:

الف) قرارگاه ظفر ۱

از سپاه، تیپ ویژه شهدا

از ارتش، تیپ ۱ از لشکر ۲۳ نوهد

ب) قرارگاه ظفر ۲

از سپاه، تیپ مستقل ۳۳ المهدی (عج)

از ارتش، تیپ مستقل ۵۵ هوابرد (‌۴)

در مجموع، نیروهای عمل کننده سپاه عبارت بودند از: ۳۱ هزار و ۳۴۵ بسیجی، ۱۳ هزارو ۹۶۴ وظیفه و ۱۷ هزار و نفر پاسدار.


طرح عملیات

برای انجام عملیات، منطقه مورد نظر به دو محور شمالی و جنوبی تقسیم شد؛ محور شمالی به قرارگاه نجف و محور جنوبی به قرارگاه کربلا واگذار شد.

قرارگاه نجف از شمال «البیضه» تا امتداد آب راه جمل و قرارگاه کربلا از شمال، مقابل آب راه جمل و روستای نخیره در شرق دجله؛ و از جنوب، منطقه القرنه (خط الهاله) وارد عملمی شدند. قرارگاه نوح (ع) نیز مأموریت داشت ضمن تصرف پدافندی و گسترش در آن محور، به سوی پلزردان پیشروی کند و سپس کانال سوئیب را شکافته و آب را به سمت بصره جاری کند.

همچنین به دو قرارگاه فرعی ظفر و نجف ۲ مأموریت‌های جداگانه‌ای به صورت احتیاط و نیز انجام عملیات فریب واگذار شد. به این ترتیب که قرارگاه ظفر باید آماده می‌شد تا در صورت امکان به طریق هلی برد از العزیز به طرف شمال در غرب روخانه دجله حرکت کند. نجف ۲ نیز مأموریت اجرای آتش روی جاده العماره – بصره و شمال پل العزیر به عهده داشت.

 

شرح عملیات

عملیات در ساعت ۲۳ روز ۲۰ اسفند ۶۳ با اسم رمز مبارک «یاالله، یاالله، یاالله و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا، یا فاطمه الزهرا (س) » آغاز شد و در همان ساعات اولیه، تمامی خطوط و استحکامات دشمن به سرعت در هم کوبیده شد.

در منطقه قرارگاه کربلا، لشکرهای ۸ و ۳۱ به سرعت خود رابه خط دوم دشمن رسانده و در ساعت ۲ بامداد پس از پاکسازی این خط که دارای تعدادی مین پراکنده نیز بود، به سمت دجله حرکت کردند. تیپ ۴۴ نیز پس از شکستن خط اول، سریعاً یک گردان ۱۱۰ نفری انفجار را به همراه مواد لازم از روی جاده خاکی جوبیر به سمت پل فرستاد و در ساعت ۰۲:۳۰ اعلام کرد که پل بتونی جوبیر را از دوطرف منهدم کرده است.

در منطقه قرارگاه نجف، به علت وجود چند کمین در فاصله زیادی از خطوط اول دشمن، موج دوم نیروها که می‌بایست از آبراه‌های اصلی حرکت کنند با این کمین‌ها درگیر و در نتیجه متوقف شدند و تا ساعاتی بعد مشغول پاکسازی منطقه شدند.

یکی از یگان‌های قرارگاه نوح نیز در قسمت پَد الهویدی و سیل‌بند اول دشمن به سیم‌های خاردار و موانع دشمن برخورد کرد و سپس با تعویض محور و حل مشکلات در ساعت ۳ بامداد خط اول را شکسته و پاکسازی پَد الهویدی را تا ساعت ۳:۲۰ دقیقه به پایان رساند و سپس به سمت داخل پیشروی کرد.

در آغاز روشنایی صبح (ساعت ۶) قرارگاه نجف پاکسازی خط اول خود را به جز البیضه به اتمام رساند در حالی که واحدهایی از لشکرهای ۷، ۵ و ۱۴ روی خط دوم درگیر بودند. در این میان، نیروهای لشکر ۲۵ به علت طولانی بودن مسیر خود تا صبح به هدف نرسیده و به عقب بازگشتند. منطقه ترابه نیز به طور کامل پاکسازی شد.

پس از الحاق نیروهای قرارگاه کربلا در خطوط اول و دوم، لشکر ۱۷ از سمت شمال به سمت دجله اقدام به پدافند به سمت شمال نمود و واحدهایی از لشکرهای ۸ و ۳۱ به کنار دجله رسیدند.

در منطقه قرارگاه نوح نیز لشکر ۴۱، پَد الهویدی و سیل بند اول را پاکسازی کرد.

با شروع روشنایی صبح، پاتک‌های دشمن نیز آغاز شد. فشارهای ممتد دشمن در طول روز اول منجر به بازپس گیری پَد الهویدی و رخنه محدود در چند محور دیگر گردید. در شب دوم، واحدهایی از قرارگاه نجف در محور چهارراه دوم پَد خندق و جنوب آن وارد عمل شدند. لیکن با مقاومت دشمن مجبور شدند به مواضع قبلی خود بازگردند. در این میان، قرارگاه کربلا موفق شد منطقه پیشرفتگی رودخانه دجله و جنوب جوبیر (کیسه‌ای) را تصرف و تأمین نماید. هم چنین، واحدهایی از این قرارگاه موفق شدند خود را به دجله رسانده و ضمن وارد آوردن ضربات مؤثری بر دشمن، رو به جنوب پدافند کنند.

با شروع روشنایی صبح روز دوم، پاتک‌های دشمن با شدت بیشتری آغاز گردید و تا پایان این روز موفق به تصرف سیل بند دوم و الصخره و رخنه در برخی نقاط سیل بند اول در جنوب و شمال پَد خندق شد.

در منطقه قرارگاه کربلا، پاتک‌های دشمن عمدتاً از منطقه الهاله به سمت همایون انجام شد که پس از انهدام تعدادی تانک و نفربر و به گل نشستن تعدادی دیگر، دشمن بدون نتیجه عقب نشست.

در روز سوم عملیات، با بمباران هوایی دشمن تعدادی از واحدهای قرارگاه نجف در وضع نامناسبی قرار گرفتند. چهارراه پَد خندق نیز به دست دشمن افتاد و نیروهای خودی در ۶۰۰ متری شرق این چهار راه مستقر شدند.

در شب و روز چهارم عملیات، واحدهای قرارگاه نجف در شمال چهارراه پَد خندق به دلیل عدم الحاق به جنوب و نیز فشار دشمن، به مواضع اولیه خود عقب‌نشینی کردند. هم چنین یکی از واحدهای قرارگاه کربلا از خط صفین سه به سمت شمال تک نمود که در بعضی از محورها تا جاده خندق پیشروی کرد، لیکن به دلیل عدم پاکسازی منطقه و نیز عدم الحاق با نیروهای قرارگاه نجف مجبور شد به خط صفین سه باز شود. سپس، پاتک‌های شدید دشمن به خط پدافندی صفین ۳ آغاز شد. در این پاتک‌ها، دشمن نتوانست رخنه‌ای در خط پدافندی مذکور ایجاد کند.

در شب پنجم، قرارگاه کربلا با نیروهای باقی مانده خود به غرب دجله تک نمود. اگر چه این قرارگاه توانست ضمن انهدام نیروهای دشمن مستقر در شرق برگراه، قسمت اعظم پل ابوعران را تخریب کند، لیکن با فشارها دشمن از سمت شمال، جنوب و جنوب شرقی تا صبح روز پنجم (‌۲۵ اسفند ۶۳) مجبور شد منطقه غرب دجله را به جز سیل بندغربی در داخل کیسه‌ای را تخلیه کند.

با روشنایی صبح روز پنجم پاتک‌های دشمن با شدت تمام آغاز شد و تا بعد از ظهر این روز دشمن موفق به ایجاد رخنه در کناره شرقی دجله و برهم زدن آرایش پدافندی خودی گردید. آتش توپخانه دشمن نیز از این روز شدت گرفته و خطوط اول و دوم و سیل بند عقب آب راه‌ها را مورد هدف قرار داد.

با روشنایی صبح روز ششم، پاتک‌های دشمن ادامه یافت که در ساعت ۱۰ صبح خط صفین ۳ به طور کامل به پشت جاده النهیر، جمل ۳ منتقل شد. با فشار دشمن و پراکندگی واحدهای خودی وضعیت خط بسیار نامساعد بود. بر همین اساس و به دلیل عدم تضمین برای حفظ خط پَدافندی شمال منطقه با توجه به این که در صورت شکستن خط فوق، تمامی نیروهای منطقه در خطر انهدام قرار می‌گرفتند، تصمیم گرفته شد عقب نشینی شود. این عقب‌نشینی از ساعت ۵ بعد از ظهر ۲۶ اسفند ماه ۶۳ آغاز شد و تا ساعت ۱۰ شب به پایان رسید و پل پَد چهارم در چند نقطه منهدم و قطع شد. منطقه ترابه و پَد خندق تا ۷۰۰ متری شرق چهار راه پَد در دست نیروهای خودی باقی ماند.

در شب ۲ فروردین ۶۴ دشمن به روستای ترابه پاتک کرد که با دادن ۱۶ اسیر و تعدادی تلفات مجبور شد عقب نشینی کند.

شاید تلخ‌ترین نتایج این عملیات، خالی شدن جای فرماندهان بزرگی بود که با آخرین توان خود در خط مقدم به تخلیه منطقه درگیری از قوای خودی پرداختند، حاج عباس کریمی فرمانده لشکر 27 محمد رسول الله(صلوات الله علیه)، مهدی باکری فرمانده لشکر31 عاشورا و...

 شهادت مهدی باکری

در این عملیات مهدی باکری، فرمانده لشکر 31 عاشورا (آذربایجان) و نیروهایش که از دجله هم گذشته بودند، در محدوده‌ای به نام کیسه‌ای محاصره شدند. از قرارگاه به نیروهای باکری دستور دادند اگر شده دست و پای او را ببندند و به عقب منتقلش کنند اما او قبول نکرد و همانجا ماند. یک نفر در این میان، آنقدر التماسش کرد که حاضر شد سوار قایق شود اما هنوز راه نیفتاده بود که از آن پیاده شد. حال عجیبی داشت. وسایل جیبش را خالی کرد و یک تفنگ برداشت و شروع کرد به تیراندازی و جنگیدن تا اینکه یک تیر به پیشانی‌اش خورد. پیکر او را به قایق آوردند تا زیر آتش سنگین متلاشی نشود اما قایق، با گلوله آر پی جی یک عراق، آتش گرفت و مهدی باکری هم درون آن سوخت و به دجله پیوست.

شهادت مهدی باکری، همه را داغدار کرد و چهره سخت‌تری از جنگ به رزمندگان و خصوصا فرماندهان نشان داد. حالت جنون و ناراحتی عجیبی، فرماندهان را فراگرفته بود. تنها چیزی که می‌توانست ایرانی‌ها را از این حالت خارج کند، پیام امام بود. حضرت امام در پیامی‌فرمود: «چون گزارش دادند بعضی‌ها ناراحت هستند، می‌خواستم بگویم هیچ جای نگرانی نیست. البته من برای شهدا و شما دعا می‌کنم ولی باید همه ما بدانیم که ما تابع اراده خداوند هستیم. ما از ائمه که بالاتر نیستیم. آنها هم در ظاهر، بعضی وقت‌ها موفق نبودند. هم پیغمبر(ص) هم امیرالمؤمنین(ع) هم امام حسن (ع) و امام حسین (ع). ما که نسبت به مقام اینها چیزی نیستیم. عمده، مشیت خداوند است که هر چه او بخواهد، همان خوب است و چون عسل شیرین. و باید با آغوش باز پذیرای آنچه او می‌خواهد باشیم و از هیچ چیز نگران نباشید. محکم باشید و از هم اکنون در فکر عملیات بعد و مطمئن باشید که پیروزید. امروز هم پیروزید. اگر کار برای خدا باشد که شکست ندارد.»

با خواندن هر جمله از پیام، قدری از نگرانی‌ها کاسته می‌شد. پیام که به انتها رسید، ناامیدی‌ها و افسردگی‌ها همه از بین رفته بود. چهره‌ها باز شده و صحبت‌ها بین فرماندهان برای ادامه کار، آغاز شد. 

شهدای مرتبط با عملیات بدر

سردار شهید مهدی باکری فرمانده لشکر 31 عاشورا

سردار شهید عبدالحسین برونسی فرمانده تیپ هجده جواد الائمه (ع)

سردار شهید عباس کریمی فرمانده لشکر 27 محمدرسول الله (ع)

سردار شهید ولی‌الله چراغچی مسجدی قائم مقام فرمانده لشکر 5 نصر

سردار شهید محمود ستوده قائم مقام فرمانده لشکر 33 المهدی (عج)

سردار شهید کاظم نجفی رستگار فرمانده لشکر 10 سیدالشهدا (ع)

سردار شهید یوسف سجودی فرمانده تیپ سوم لشکر 17 علی بن ابی طالب (ع)

سردار شهید علی تجلایی قائم مقام فرمانده قرارگاه ظفر و فرمانده طرح و عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء (ص)

نوجوان پهلوان سعید طوقانی که در سالهای قبل و اوایل انقلاب، با وجود سن کم از نامداران ورزش باستانی به شمار می‌رفت.


انتهای پیام/

۲۰ اسفند ۱۳۹۸
کد خبر : ۲۰۵

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید