سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
ماه‌ترین ماهِ اسارت(۸)؛

گفتگو با آزاده سرافراز حسین حجتی‌زاده

گفتگو با آزاده سرافراز حسین حجتی‌زاده
ماه مبارک رمضان هم مثل سایر ماه‌های اسارت تغییری در حجم غذا یا کیفیت آن به وجود نمی‌آمد، فقط هر دو وعده نهار و شام را شب می‌دادند!

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، این روزها که مردم ایران اسلامی در امنیت کامل در ماه خدا روزه‌دار هستند، باید بدانیم این امنیت و آرامش در سایه مجاهدت‌های رزمندگان هشت سال دفاع مقدس به دست آمده است. به همین بهانه مروری کنیم بر خاطرات رزمندگان و آزادگانی که تا ابد مدیون ایثار آنها هستیم. در ادامه خاطره‌ای از زبان آزاده سرافراز حسین حجتی‌زاده را مشاهده می‌کنید؛

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

در عملیات خیبر مجروح شدم و به اسارت عراقی‌ها در آمدم در ابتدا ما را به اردوگاه موصل بردند در آنجا چون تعداد مجروح ها زیاد بود بوی خون و عفونت باعث رشد بیماری‌های زیادی می‌شد و بدنمان به شدت ضعیف شده بود.

در ماه مبارک رمضان هم مثل سایر ماه های اسارت تغییر در حجم غذا یا کیفیت آن به وجود نمی‌آمد فقط هر دو وعده نهار و شام را شب می‌دادند. هیچ امکاناتی نداشتیم و غذایی که برای سحر نگه میداشتیم را سرد می‌خوریم که این باعث مبتلا شدن به بیماری‌های گوارشی زیادی شد. بعد از درخواست های زیاد بعثی‌ها یک بخاری نفتی به ما دادند اما به دلیل نبود نفت فقط سه ساعت می‌توانستیم آن را روشن کنیم گرچه اسیر بودیم و سخت می‌گذشت ولی در ماه مبارک رمضان همواره بساط ختم قرآن و نماز شبمان برقرار بود. چون قرآن کم بود بچه ها برای خواندن قرآن نوبت می‌گرفتند تا همه بتوانند در ختم قرآن سهیم باشند.

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

اردوگاه ما یک اتاق ۹۰ متری بود که تعداد زیادی مجروح و اسیر آنجا زندگی می‌کردیم. ابتدا آب گرمی نداشتیم که با آن لباسهایمان را بشوریم که میکروب‌های آن از بین برود یا خودمان حمام کنیم. این شرایط باعث رشد بیماری‌های زیادی شد یادم می‌آید که یکی از بچه ها به بیماری پوستی مسری دچار شده بود که برای جلوگیری از شیوع آن را به اتاقکی در بیرون از اردوگاه منتقل کردند همه از ترس مبتلا شدن به آن نزدیک نمی‌شدند و چون پایش قطع بود خودش هم توان انجام دادن کارهایش را نداشت من مسئولیت مراقبت از آن را به عهده گرفتم تا بهبود یافت. بماند که شب ها از ترس اینکه مبادا من هم به بیماری مبتلا شده باشم خواب راحت نداشتم.

 

۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
کد خبر : ۴,۸۶۷
کلیدواژه ها: رمضان در اسارت,آزاده,آزادگان,خاطرات اسارت,رمضان,حسین حجتی زاده

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید