سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
 

خاطره جالب آزاده «عبدالکریم مازندرانی» از اسارت و تشبیه آن به انتخابات

خاطره جالب آزاده «عبدالکریم مازندرانی» از اسارت و تشبیه آن به انتخابات
نمی دانم آیا در جریان جنایت اسپایکر دانشجویان شیعه نیروی هوایی که بدست هواداران جنایتکار داعش اسیر شده بودند فرصت پیدا کردند یا به ذهنشان رسید که یا زهرا (سلام الله علیها) بگویند یا نه؟

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، آزاده سرافراز حجت‌الاسلام عبدالکریم مازندرانی، متولد ۱۳۴۵ هستند که در تاریخ ۱۳۶۵ در ۲۰ سالگی در حالی‌ که درس طلبگی نیز خوانده بودند، به اسارت نیروهای بعثی درآمدند و حدود چهار سال را در زندان‌های رژیم بعث گذراندند و سرانجام در شهریور ۶۹ به میهن بازگشتند.

مازندرانی در یکی از خاطرات خود می‌گوید: نمی دانم آیا در جریان جنایت اسپایکر دانشجویان شیعه نیروی هوایی که بدست هواداران جنایتکار داعش اسیر شده بودند فرصت پیدا کردند یا به ذهنشان رسید که یا زهرا (سلام الله علیها) بگویند یا نه؟ چون به نظرم ایجاد یک روحیه شجاعت مثال همین تکبیر گفتن یا فریاد یا زهرا یا مثل آن، می توانست اوضاع را دگرگون کند و آن تعداد اندک داعشی را مضطرب و متزلزل کند و چه بسا حتی بر همه داعش در آن منطقه غلبه کنند.

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال اینستاگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

یاد خاطره‌ای افتادم. خوب یادم است که: هنوز دو ماه نمی‌شد که به خاطر عزاداری برای رحلت امام (قدس سره) تبعید شده بودیم به اردوگاه ۱۸ بعقوبه و فرستاده بودند به بخشی که به اسم قلعه شناخته می‌شد.

یک شب بعد از آمار آخر و رفتن به داخل آسایشگاه‌ها و قفل کردن آن ،چند نفر از بچه ها را در حیاط قلعه نگه داشتند،  به چه جرمی یادم نیست ولی با بی رحمی تمام آنها را گرفته بودند زیر کابل و کتک. صدای فریاد بچه‌ها مظلومانه بلند بود و ما دلمان شدیداً می سوخت. کاری از ما بر نمی آمد، ما همه داخل آسایشگاه‌ها بودیم و این چند نفر را وحشیانه می زدند.

 در همین اوضاع مصیبت باری که ما فقط شاهد کتک خوردن این چند عزیز بودیم و دلمون می خواست کاری براشون بکنیم، ناگهان یکی دو نفر از این بچه ها، که فکر کنم بیشترشان بچه های تبعیدی اردوگاه ۱۲ بودند و شاید هم چندتایی از بچه های تکریت ۱۱ قاطی اونا بودند، ناگهان یکیشان فریاد زد: یا زهرا (س). صدای یا زهرایش همه جا بلند شد. بی اراده همه آنها همراهی کردند.

جدیدترین اخبار آزادگان و ایثارگران را در کانال تلگرامی پیام آزادگان بخوانید. (کلیک کنید)

ما هم که داخل بودیم حالمان حسابی دگرگون شد، حس خاصی داشتیم. آنقدر از خود بی خود شده بودیم که دیگر اصلا به عواقب کارمان فکر نکردیم که ممکن است به بهانه شورش چه بلایی سر ما بیاورند. بعد، همه با تمام وجود از تمام آسایشگاه‌ها دور تا دور قلعه فریاد زدیم یا زهرا یا زهرا یا زهرا (س) نگهبان ها وحشت کردند با این صحنه آشنایی نداشتند و نمی دانستند چکار کنند، با وحشت تمام، فرار را بر قرار ترجیح دادند و بچه ها به لطف یا زهرا از کتک نجات پیدا کردند، آن یا زهرا هیچ‌وقت از ذهن مان پاک نمی‌شود الان یک زهرای دیگری در انتخابات پیش رو لازم است تا دشمنان ایران دم خود را روی کول بگذارند و چشم طمع از کشور عزیزمان بردارند.

عبدالکریم مازندرانی

مؤسسه فرهنگی، هنری پیام آزادگان

خبرنگار: مالک دستیار

۲۵ خرداد ۱۴۰۰
کد خبر : ۵,۴۳۵
کلیدواژه ها: آزادگان,خاطرات,انتخابات,عبدالکریم مازندرانی

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید