مدیر پیشین شبکه العالم گفت: اینکه بگوییم آماری که رسانهها ارائه میکنند دروغ است یا اینکه اگر قم را قرنطینه میکردند ویروس منتشر نمیشد را میتوان گفت و انتقاد کرد اما در این شرایط بحرانی هیچ نتیجهای جز دلسردکردن و ناامیدی مردم ندارد و صرفاً خوراک رسانههای معاند تهیه میشود.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، کرونا ویروس مهلکی است که امروز فضای بیش از 150 کشور را تحت تأثیر خود قرار داده است. بحران ناشی از این ویروس به شدت مورد توجه رسانهها نیز بوده است بهطوری که حداقل در یکماه اخیر تیتر یک اغلب رسانههای داخلی مرتبط با این ویروس بوده و اخبار مختلفی پیرامون آن منتشر شده است. مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان برای تحلیل فضای رسانهای پیرامون این ویروس گفتوگویی را با حسن بهشتیپور مدیر پیشین شبکه العالم و از آزادگان سرافزار کشور ترتیب داده است. این گفتوگو را در زیر میخوانید:
دو ساحت مدیریت بحران کرونا در رسانه
بهشتیپور: پیرامون مورد مدیریت بحران کرونا در فضای رسانهای باید دو ساحت را در نظر بگیریم؛ ساخت نخست اداره کردن رسانه در شرایط بحرانی است که این موضوع مدیریت بحران سازمانی را شامل میشود و دیگری مدیریت بحران در سطح جامعه توسط رسانههاست که مدیریت رسانهای بحران را بدان اطلاق میکنیم. وقتی مشکل و بحرانی در جامعه به وجود میآید باید رسانه کمک کند تا آن بحران در سطح جامعه مدیریت شود. البته، مدیریت بحران در سطح کلان بر عهده مسئولان کشور است که رسانهها نیز بخشی از این مسئولیت را انجام میدهند. بنابراین باید در دو ساحت پیرامون فضای رسانهای کرونا ویروس بحث کنیم؛ یکی اینکه چطور باید رسانه را در این شرایط اداره کرد که این بخش به مدیران رسانه و ردههای دبیری و سردبیری آن باز میگردد. اما بخش دیگر مربوط به برونداد و تولیدی رسانهای است که جامعه را تحت تأثیر قرار داده و از این حیث دارای اهمیت است. فراموش نکنیم که فعالیت رسانه هم بر افکار عمومی، هم بر مسئولان، هم بر امنیت ملی و هم بر منافع ملی تأثیر میگذارد بنابراین، بسیار مهم است که رسانه هم بحران را در خود اداره کند تا بتواند کار را در کمترین زمان ممکن و با بالاترین کیفیت ارائه دهد و هم آنکه با استفاده از برونداد رسانهای با کیفیت منافع ملی را در شرایط بحرانی حفظ کند.
رسانههای نوین و سنتی تحت تأثیر کرونا قرار گرفتند
بهشتیپور: فعالیت رسانهای نشان میدهد که در مورد کرونا ویروس دو دسته رسانه داریم؛ یکی شبکههای اجتماعی مثل واتسآپ، تلگرام، فیسبوک و اینستاگرام و بخش دیگر رادیو، تلویزیون و روزنامهها. همه اینها از ابتدا موج عجیبی داشتند که مشخص بود تحت تأثیر شرایط قرار گرفتهاند. یعنی به جای اینکه ابتکار عمل داشته باشند دچار انفعال عمل شدند؛ شاید یک دلیل آن باشد که منطقاً اطلاعات مربوط به این نوع بحرانها تخصصی هستند. مثلاً اگر موضوع سیل، زلزله یا سقوط هواپیما بود شاید رسانهها مکرر در این زمینه گزارش تهیه میکردند و بهتر میتوانستند عمل کنند اما چون بحث این حوزه تخصصی است، رسانهها دچار انفعال شدند.
آنچه که در فضای رسانههای اجتماعی پیرامون این بحران دیده شد آن بود که هر کسی خود را پزشک معرفی میکند و اطلاعاتی درباره این ویروس بیان میکند بدون اینکه راستیآزمایی شود؛ به نظر من این ویدئوها و اظهارنظرها باید در جایی اعتبارسنجی میشد. در رسانههای سنتی مانند صداوسیما و روزنامهها هم تعجیل گستردهای برای اطلاعرسانی در مورد این بیماری وجود داشت و دارد؛ البته نوعی بیاعتمادی به صداوسیما در جامعه بروز کرده است که سبب میشود مردم کمتر به اطلاعات رسانههای اصلی توجه میکنند.
رسانهها در جهت افزایش سواد رسانهای تلاش کنند
بهشتیپور: معتقدم در فضای اینچنینی کاری که رسانهها باید انجام دهند افزایش سواد رسانهای است. وقتی سواد رسانهای افزایش یابد، مردم هر خبری را زود باور نمیکنند و آن را نشر نمیدهند و حتی خبری را که از خود صداوسیما یا منبعی معتبر میشنوند بهراحتی قبول نمیکنند و درباره آن فکر میکنند. با این حال آنچه که در حال حاضر اهمیت دارد آن است که رسانهها در آتش بحران ندمند. رسانهها نباید کاری کنند که شک ایجاد و روی هم انباشته شود چون ثمره این شک بیاعتمادی مردم نسبت به رسانهها و مسئولان است. اینکه بگوییم آماری که رسانهها ارائه میکنند دروغ است یا اینکه اگر قم را قرنطینه میکردند ویروس منتشر نمیشد. همه اینها را میتوان گفت و انتقاد کرد اما در این شرایط بحرانی هیچ نتیجهای جز دلسردکردن و ناامیدی مردم ندارد؛ در این شرایط ابتدا باید ببینیم چطور میتوان بحران را حل کرد و سپس به مشکلات ناشی از مدیریت بحران بپردازیم.
هشیاری در برابر هجمه رسانهای دشمن در چنین شرایط بسیار مهم است؛ باید توجه داشته باشیم که رسانههای معاند نقش پررنگی در چنین شرایطی دارند اما سوژه رسانههای معاند از داخل تهیه میشود. آنها سوژه را از داخل تهیه میکنند چون سوژهای در دست ندارند. بنابراین رسانههای داخلی نباید برای معاندان بسترسازی کنند اما متاسفانه برخی به این نکته توجه نمیکنند. رسانهها توجه کنند که اطلاعرسانی ما نباید مخالف منافع ملی کشور باشد.
نقش رسانههای نوظهور در مدیریت بحران
بهشتیپور: برخی معتقدند جنس شبکههای اجتماعی بهگونهای است که نمیتوان آنها را مدیریت کرد. به عقیده من بهترین کار این است که خود را مدیریت کنید و افزایش سواد رسانهای در دستور کار رسانهها قرار بگیرد. در این صورت، شبکههای اجتماعی سوژههای کمی پیدا میکنند که به منافع ملی کشور ضربه بزنند. برخی دیگر معتقدند که شبکههای اجتماعی را هم میتوان مدیریت کرد اما این مدیریت از بالا به پایین کارساز نیست چون شبکههای اجتماعی به شکل خوشهای عمل میکنند نمیتوان آن را از بالا مدیریت کرد بلکه مدیریت باید به دست کسانی باشد که در آن فعال هستند؛ یعنی باید با افراد مؤثر در این رسانهها ارتباط برقرار کرد و از طریق آنها، جریانسازی از پایین به بالا را انجام داد و بحران را مدیریت کرد. شکی نیست که نخبگان تأثیرات عمیقی دارند و اگر بتوان در این فضاها یک نخبه را متقاعد کرد روی صدها هزار نفر میتوانید تأثیر بگذارد.
فرض حمله بیولوژیک در فرمان رهبر انقلاب تبدیل تهدید به فرصت بود
بهشتیپور: فرض حمله بیولوژیک در فرمان مقام معظم رهبری به نظر من به این منظور بود که ایشان قصد داشتند تا بحران را به فرصت تبدیل کنند چرا که الان بهترین فرصت است که نیروهای مسلح آمادگی خود را برای چنین وضعی بالا ببرند. این شرایط وضعیتی فرضی نیست بلکه عینی است، پس نیروهای مسلح در چنین شرایطی که عینی است میتواند توان خود را نشان دهد.
انتهای پیام/