آنها که از خط مقدم سومار تا دیوارهای تکریت ۱۴، طعم اسارت را با صلابت چشیدند، اینبار در فضای دلانگیز عباسآباد بهشهر
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
بیش از پنجاه آزاده اردوگاه صلاحالدین، از گوشهوکنار ایران گرد هم آمدند تا خاطرات مشترک ۲۵ ماه اسارت و سالهای طولانی
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
استان خراسان رضوی؛
هیئت جاننثاران نبوی در طول سالها به عنوان پشتیبانی همیشگی در برگزاری مراسم مذهبی آزادگان، حضوری چشمگیر داشته است.
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
پنجمین عصر خاطره الماسهای درخشان برگزار شد؛
نخستین عصر خاطره الماسهای درخشان در سال جدید، به بزرگداشت عملیات بیتالمقدس و حضور اسطورههای زنده آن اختصاص یافت.
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
از جبهههای جنگ تا سلولهای تاریک اسارت، رمضان دشانی ایستاد؛ اما خانهای که پس از آزادی به آن بازگشت، غریبتر از اردوگاه
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
در آیینی معنوی و صمیمی، آزادگان و جانبازان سرافراز شهرستان بهشهر با حضور در منزل پدر شهید اسحاق پوریانی، با آرمانهای
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
محسن رو برداشتم، رفتیم هلال احمر. تو دلم آشوب بود، اما لبام ذکر میگفت. وقتی رسیدیم، گفتن مجتبی اسیره. گریه کردم، اما
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
«عصر خاطره الماسهای درخشان» در نزدیکی پنجمین ایستگاه خود؛ اینبار با حضور آزادگان بیتالمقدس و مرور فصلی ماندگار از
۰۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
زندگی غلامعباس بنیادی، با خاطراتی از دردهای اسارت، شوخیهای همرزمان شهید و دفترچهای از دعاهای شبانه گره خورده است.
۳۰ فروردین ۱۴۰۴
برخی از آزادگان سرافراز، تنها اسارت را با خود بازنگرداندند؛ بلکه زخمهایی را نیز از میدان نبرد به یادگار آوردند که هرگز
۲۷ فروردین ۱۴۰۴