همزمان با شهادت حضرت موسی ابن جعفرامام کاظم علیه السلام و در ادامه دیدار با آزادگان سرافراز دفاع مقدس برای نخستین بار با آزاده عزیزی دیدار داشتیم که شاید نظیرش را کمتر در میان این عزیزان بتوان یافت.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، همزمان با شهادت حضرت موسی ابن جعفرامام کاظم علیه السلام و در ادامه دیدار با آزادگان سرافراز دفاع مقدس برای نخستین بار با آزاده عزیزی دیدار داشتیم که شاید نظیرش را کمتر در میان این عزیزان بتوان یافت.
آقای «عیسی سرکوهی» آزاده دلاوری از رزمندگان گردان 110 لشکر پیروز 77 خراسان که در پاسداری از حریم مقدس ایران عزیز دو بار لباس اسارت بر تن میکند تا کشورش اسیر دست دشمنان نباشد.
آقای سرکوهی نخستین بار درسال 58 و در همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی زمانی که کشور گرفتار فتنه تجزیه طلبان داخلی میشود در ارتفاعات مشرف به شهر بانه همراه با همرزمانش تا سرحد شهادت به مبارزه بی امان با گروهک دمکرات ادامه میدهد و در نهایت در محاصره کامل اشرار مسلح قرار میگیرد و به اسارت در میآید. پس از آن به زندان معروف «دوله تو» منتقل شده و در شرایط بسیار سخت و نامناسبی به مدت تقریبی 16 ماه زندانی میشود.
وی در توصیف این زندان میگوید: «دوله تو هیچ شباهتی به زندان نداشت و بیشتر شبیه غاری بود در دل کوه که محل نگهداری احشام اهالی بود. این زندان، زندانبانی از عناصر ساواک ستمشاهی داشت که در نهایت قساوت با دیگران شرط میکرد طی زمان چند ساعته یا یک روزه سرهایی از رزمندگان سپاهی، ارتشی و یا بسیجی را برای خوشایند آنها بیاورد و به شرط خود عمل هم میکرد.»
در طول مدتی سرکوهی در اسارت آنها بود بارها در لیست اعدام آنها قرار میگیرد اما به جهت نیازی که به تخصص « خبازی» او داشته اند از اعدامش صرفنظر می کنند ولی تعدادی از دوستان و همرزمانش را اعدام میکنند.
همزمان با تجاوز عراق به ایران و در جریان تبانی ناجوانمردانه حزب دمکرات کردستان با رژیم بعث عراق، این زندان با همه اسرا وحتی مردمان اطراف آن بمباران شده و اکثر قریب به اتفاق اسرا به شهادت رسیده و آقای سرکوهی به اتفاق تعدادی دیگر که مجروح و مصدوم شده بودند موفق به فرارشده و خود را به نیروهای خودی میرسانند.
این دلاور عزیز پس از پشت سرگذاشتن اسارت اول که با عنایات الهی از معرکه و مهلکه دمکراتها جان سالم بدر میبرد، مدت 45 روز مرخصی گرفته و بعد از قریب به 16 ماه خانواده خود را می بیند. این ماجرا میگذرد و آقای سرکوهی در ادامه خدمات خود به نظام و کشور مجددا عازم مناطق جنگی شده که در سال 61 و طی عملیات «فتح المبین» پس از آنکه مجروح شد به اسارت رژیم بعث عراق درآمد. ابتدا جهت درمان به اردوگاه «رمادی» منتقل و پس از آن به بغداد و از آنجا به اردوگاههای «عنبر» و «صلاح الدین» منتقل شد. این آزاده سرافراز پس از تحمل 8 سال اسارت همراه با سایر آزادگان عزیز به وطن باز میگردد.
خیلی سخت است که بتوان در چند سطر «ده سال اسارت» را روایت کرد. آنچه مسلم است هر آزاده عزیز ما به میزان لحظاتی که در اسارت دشمن بوده حرف برای گفتن دارد، آن هم حرفهایی که جامعه باید با جان و دل شنونده آن باشد.
بی تردید آسایش و امنیت امروز ما حاصل همین شهادتها و اسارتهاست. خدا به این آزاده عزیز و خانواده ایثارگر و فداکار ایشان که مظهر صبر و استقامت هستند خیر دنیا و آخرت عنایت نماید.
«موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی»
انتهای پیام/
بنده با خوشاخلاقی به مقام روزهگیر شبزندهدار میرسد.