سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
گفتگو با کارشناس امور اسرا وزارت خارجه؛

عراقی‌ها شهید لشگری را سند زنده جنگ می دانستند

عراقی‌ها شهید لشگری را سند زنده جنگ می دانستند
ریاض القیسی مدیر کل امور بین المللی وزارت خارجه عراق گفت: ما دو سند در مورد جنگ از شما در اختیار داریم. سند اول همین خلبان(شهید لشگری) است. به نظر می رسید مقامات ارشد عراق راجع به آزادی ایشان تصمیم می گرفتند.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، تبادل اسرا و پیش گام شدن صدام در انتقال آنان به کشور یکی از نقاط حساس و در عین حال تعجب برانگیز دوران دفاع مقدس به حساب می آید. در این اقدام صدام برخلاف روحیاتی که داشت اقدام به برگرداندن تعداد زیادی از اسرای ایرانی کرد تا از این طریق هجمه بین المللی شکل گرفته علیه خود را تا حدودی بکاهد. او حتی منتظر پاسخ ایران هم نماند. روایت این رویداد تاریخی از محمود ملکیان، کارشناس امور اسرا وزارت خارجه شنیدنی است. مشروح گفتگوی وی به شرح زیر می باشد.     

لطفا خودتان را معرفی کنید.

اینجانب محمود ملکیان، کارشناس اداره سازمان ملل متحد (اداره کل امور سیاسی بین المللی و مشاور مدیرکل) و کارشناس کنوانسیون سوم و چهارم ژنو در امور اسرا در وزارت امور خارجه، در کنار سایر مسئولین، امور اسرا را به عهده داشتم. علاوه بر مسئولیت در وزارت امور خارجه، در «کمیسیون حمایت از اسراء و مفقودین ایرانی جنگ تحمیلی» که به صورت مجموعه ای از کارشناسان نهادهای ذی ربط کشور بود نیز عضویت داشتم.

کمی درباره قطعنامه ۵۹۸ توضیح بدهید.

روز جمعه ۲۶ مرداد ماه ۱۳۶۹ که روز آزادی اسرا و شروع تبادل بود، برای اسرای ایرانی و قاطبه مردم ایران به یاد ماندنی است.

رژیم عراق جنگ ۸ ساله ای را بر ایران تحمیل کرد که شروع آن از دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا دوشنبه ۲۷ تیر ۱۳۶۷ ادامه یافت. قطعنامه ۵۹۸ از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد ارائه و ایران با آن موافقت کرد اما با این وجود رژیم عراق بعد از آتش بس یعنی در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۶۷ تا روز ۳۱ تیر ۱۳۶۷ حملات خود در جنوب غربی کشور و خرمشهر مجددا آغاز کرد که این حملات با دفاع فداکارانه رزمندگان اسلام پاسخ داده شد و رژیم بعث در این زمینه نتوانست موفقیتی را به دست بیاورد و به عقب رانده شد.

 در همین حال «سازمان مجاهدین خلق» نیز از غرب کشور تهاجمی را به سمت اسلام آباد آغاز کرد که نتیجه آن شکل گیری عملیات مرصاد در تاریخ ۵ مرداد ۱۳۶۷ بود که زمینه ساز شکست کامل آنها شد. بعد از آن به مدت تقریبا ۲ سال جبهه ها به حالت «نه جنگ نه صلح» در آمد که همین موضوع باعث شد تا جمعا جنگ ۱۰ سال به درازا کشیده شود.

در این ۲ سال و یک ماه که هر دو طرف قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفته بودند؛ با میانجیگری دبیرکل سازمان ملل متحد و با شرکت ایران و عراق جلساتی برگزار شد. این جلسات مخصوصا در مورد اسراء حرکت خیلی کندی داشت و بدلیل تعلل رژیم عراق پیشرفتی در کار اسراء مشاهده نمی شد. اینکار تا ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ ادامه داشت.

قطعنامه ۵۹۸ صادره از شورای امنیت سازمان ملل متحد در روز دوشنبه ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷ با اکثریت آرا در شورای امنیت به تصویب رسید و رژیم عراق آن را در روز جمعه ۲۳ مرداد ۱۳۶۶ با ظاهر نمایی، طی ابلاغ به خاویر پرز دبیرکل سازمان ملل متحد رسما پذیرفت. این قطعنامه در روز دوشنبه ۲۶ تیر ۱۳۶۷ در ۱۸ ژوئیه ۱۹۸۸ به امضای آیت الله سید علی خامنه ای رئیس جمهور وقت رسید و طی نامه ای این موضوع به دبیرکل سازمان ملل متحد ابلاغ شد.

روندی که عراق به این نتیجه رسید که باید تبادل اسرا را انجام دهد چه بود؟

در ۲۳ مرداد ۱۳۶۹، صدام در مکاتبات خود در نامه ای خطاب به آقای اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت، عهدنامه ۱۹۷۵ الجزائر را پذیرفت. نکته دومی که مورد پذیرش صدام قرار گرفت، عقب نشینی سربازان عراق در فاصله بین قصرشیرین - خسروی به مرزهای بین المللی ظرف ۵ روز و آزاد سازی ۱۰۰۰ اسیر ایرانی توسط عراق در ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ از طریق مرز خسروی بود. یک روز پس از آزاد سازی ۱۰۰۰ اسیر ایرانی یعنی ۲۷ مرداد ۱۳۶۹ تعداد ۱۰۰۰ اسیر عراقی توسط جمهوری اسلامی ایران آزاد و مسترد شدند.

روز پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ که روز سوم اجلاس وزرای امور خارجه در قاهره بود ارتش رژیم عراق در اوایل صبح بطور ناگهانی به کویت حمله و این کشور را به اشغال خود درآورد. پس از اشغال کویت موضوعات مرتبط به آزادسازی اسرای ایرانی که پیش از این با کندی پیش می رفت، روندی مثبت به خود گرفت.

در روز ۲۶ مرداد چه افرادی برای تبادل حضور داشتند و تبادل در کجا صورت گرفت؟

در نهایت تبادل روز جمعه ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ در محل خط آتش بس بین قصر شیرین و مرز خسروی با افسر اروپائی، گروه ناظر نظامی ایران و عراق و یک نماینده از سازمان ملل متحد آغاز شد.

چرا در موضوع آزادسازی اسرا از دو اصطلاح «آزاد شدن»  و « مسترد شدن» استفاده می شود؟

اسرا بعد از «آزاد شدن»، از نظر حقوقی در آخرین دیدار در «ملاقات بدون شاهد» که توسط کمیته بین المللی صلیب سرخ  برگزار می شد، حاضر می شدند. اسیر در «ملاقات بدون شاهد» در مورد بازگشت به کشور خود از نظر حقوقی، در مقابل کمیته بین المللی صلیب سرخ می تواند در برابر سوال مطرح شده سه موضع؛  «بله» ، «نه» و «سکوت»اختیار کند، فقط در مورد «بله» گفتن است که به کشور خود باز می گردد؛ یعنی مسترد می شود. در حالتی که «بله» نگوید آزاد می گردد؛ ولی به کشور خود بازگردانده یا مسترد نمی شود. در این حالت فرد آزاد شده، دیگر از نظر حقوقی اسیر به حساب نمی آید. 

برگردیم به روند تبادل اسرا، در جلسه ای که روز قبل از تبادل با آقای ولایتی داشتید چه مسائلی مطرح شد؟

روز پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۶۹ علی اکبر ولایتی وزیر امورخارجه وقت با دعوت فوری از مسئولین مربوط به امور اسرا در نهادهای مختلف در دفتر خود، کارهای مربوط به اسراء را راهنمائی کلی کرد و رهنمود لازم برای انجام امور را ارائه داد. من از اداره کل امور سیاسی بین المللی، آقای منوچهر متکی معاون حقوقی و بین المللی و آقای محمدرضا البرزی مدیرکل امور سیاسی بین المللی در جلسه حضور داشتیم. پس از گفتگوهای صورت گرفته، آقای سید محمودرضا آقامیری و من آماده ترک جلسه بودیم تا فردا جمعه ۲۶ مرداد ۱۳۶۹ بتوانیم در قصر شیرین و بعدا در مرز خسروی حاضر باشیم. البته قبل از ترک جلسه، سوالی را از آقای ولایتی مطرح کردم که اگر عراقی ها بخواهند در خط آتش بس، اسرا را تحویل دهند نه در مرز بین المللی خسروی، چه توصیه ای دارید؟ ایشان بیان کرد: البته اگر از مرز بین المللی خسروی باشد از نظر اعتبار بهتر است ولی آزادی و انتقال سریع اسراء مهم تر است. ایشان بیان داشت علاوه بر این، خود شما وضعیت را ببینید، هرچه که مصلحت می دانید همان کار را انجام دهید. البته بازگشت اسرا به کشور باید تسریع شود.

از روز ۲۶ مرداد برایمان بگویید. در آن روز چه گذشت؟

ما به همراه ۳۵ دستگاه اتوبوس به سوی مرز خسروی حرکت کردیم. حدود ۲۵۰ متر بعد از خط آتش بس، سربازان عراقی تفنگ به دست ایستاده بودند و تا چشم کار می کرد در یک طرف جاده روی زمین، پر از انواع و اقسام مین به طور آشکار کاشته شده بود. پس از اینکه به مرز خسروی - منذریه رسیدیم، مسئولین عراقی از وزارت امور خارجه، سرتیپ عبدالستار مسئول اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق و نماینده هلال احمر از ما استقبال کردند و ما را به اتاق بزرگی بردند. در محلی نزدیک خط مرزی خسروی، ۱۰۰۰ اسیر ایرانی را که زیر چادر بزرگی در مُنذریه بودند، دیدیم. آنها از دیدن ما ابراز خوشحالی کردند. قبل از اینکه به اتاق بزرگ برویم من‌ با سرتیپ عبدالستار مسئول اردوگاه های اسرای ایرانی در عراق برای مدت خیلی کوتاهی به میان جمع اسرا رفته و با ابراز خوشحالی فراوان، در شادمانی آنها شریک شدیم. خوشحالی عمیق این اسرا برای بازگشت به ایران در چهره هایشان بخوبی دیده می شد. قریب به اکثریت مطلق اسرای ایرانی با عزمی راسخ، با مقاومت و ایستادگی در اردوگاه های عراق، اسارت را با شکیبائی تحمل کرده بودند.

شهید خلبان حسین لشگری اولین اسیر دوران دفاع مقدس بود؟ ایشان چند سال در اسارت نیروهای بعثی بودند؟ 

همانطور که می دانید ایشان ۱۸ سال اسیر بودند، در واقع هواپیمای ستوان یکم خلبان حسین لشگری روز ۲۷ شهریور ۱۳۵۹ در عملیات مرزی و برون مرزی عراق مورد اصابت قرار گرفت و وی به اسارت درآمد. اما همه سالهای اسارت هیچ لحظه ای از قدرت معنوی این شهید کم نکرد. 

ما در سال ۱۳۶۹ در دیدارهایی که در مورد وضعیت باقی مانده اسرا در بغداد با مسئولین این کشور داشتیم، راجع به این اسیر خلبان هم بطور غیرمستقیم مطلبی مطرح می کردیم. در یکی از این دیدارها، ریاض القیسی مدیر کل امور بین المللی وزارت خارجه عراق گفت که ما دو سند در مورد جنگ از شما در اختیار داریم که سند اول همین خلبان است. به نظر می رسید مقامات مسئول عراق در سطح متوسط، در این مورد تصمیم اتخاذ نمی کردند و مقامات ارشد عراق راجع به آزادی ایشان تصمیم می گرفتند.

شاید معرفی شهید حسین لشگری به عنوان یک سند زنده به دبیر کل سازمان ملل متحد، برای عراقی ها دارای اهمیت بوده است. در نهایت حسین لشگری را آزاد و مسترد کردند. شهید لشگری که با تحمل اسارت، مظهر مقاومت اصیل بود، وی در ۲۷ شهریور ۱۳۵۹ توسط رژیم عراق اسیر شد و آخرین اسیری نیز بود که در ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ از طریق مُنذَریه - خسروی آزاد و به کشور ایران باز گردانده شد.

عراقی ها در تبادل خلبان های اسیر ایرانی و عراقی در تبادل انبوه، امور را تسهیل کردند ولی در مورد شهید خلبان سرلشکر حسین لشگری عدم ثبت نام و بی اطلاعی تا مدتهای طولانی از ایشان، روزگار سختی برای وی در اسارت رقم زدند. همسر ستوان یکم خلبان حسین لشگری در سال ۱۳۶۸ دو بار برای اطلاع یافتن از وضعیت وی به همراه همسر سروان خلبان محمد زارع نعمتی به وزارت امورخارجه آمدند و با من دیدار داشتند. من هم راجع به این موضوع تا حدی که مطلع بودم در دیدار با آنها بیان می کردم و آنها را به ادامه صبر و تحمل دعوت می کردم.

البته خلبان لشگری شهادت داد که سروان خلبان محمد زارع نعمتی با سقوط هواپیما در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۵۹ درخاک مرزی عراق، شهید شده است.

انتهای پیام/

هفته دفاع مقدس گرامی باد

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۳ مهر ۱۴۰۲
کد خبر : ۸,۸۶۷

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید