سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
اردوگاه‌شناسی(۲)؛

اردوگاه موصل ۱، معروف به موصل ۲ قدیم و موصل‌ بزرگه

اردوگاه موصل ۱، معروف به موصل ۲ قدیم و موصل‌ بزرگه
این اردوگاه حدود 2000 اسیر در چهارده آسایشگاه داشت. حدود 120 نفر در یک آسایشگاه حضور داشتند. اکثر اسرا در ده اتاق بزرگ مشابه زندگی می‌کردند، شش اتاق در ضلع چپ و چهار اتاق در ضلع راست واقع شده بود.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، اردوگاه‌های اسرای ایرانی در کشور عراق به اسامی گوناگون نام و شماره‌گذاری شده بودند. بعثی‌ها برحسب نام استان‌هایی که اردوگاه‌ در آن استان واقع شده بود اردوگاه‌ها را نام‌گذاری می‌کردند و در موارد دیگر برحسب کاربرد اردوگاه از قبیل نوع ترکیب جمیعتی اسرا، اسامی مانند اردوگاه «مشاکل»، «حرس خمینی»، «اطفال» و … خود آزادگان نیز برای هر اردوگاه اسامی متعددی انتخاب می‌کردند، مانند اردوگاه «خیبری‌ها» برحسب نام عملیاتی که رزمندگان آن عملیات به اسارت در آمده بودند و یا اردوگاه «رهبران» برحسب ترکیبی از رهبران اردوگاه‌های مختلف که به یکی از اردوگاه‌های تکریت منتقل شده بودند و یا اردوگاه «موصل کوچک» یا «بزرگ» برحسب اندازه و وسعت اردوگاه و یا نام‌گذاری با تلفظ و لهجه ایرانی مانند «عنبر» به جای الانبار و یا «بین‌القفسین» به علت واقع شدن بین دو اردوگاه.

این بخش  اردوگاه «موصل ۱»، معروف به «موصل ۲ قدیم» و «موصل‌ بزرگه»

مقطع اول) تأسیس در خردادماه 1361، انحلال در تیرماه 1361

مقطع دوم) تأسیس در مردادماه 1361، انحلال در مردادماه 1369

تعداد آزادگان: حدود 2000 نفر

این اردوگاه چهارده آسایشگاه داشت. حدود 120 نفر در یک آسایشگاه حضور داشتند.

وضعیت جغرافیایی و ظاهری اردوگاهاین اردوگاه‌ قلعه‌مانند بود و چهار برج در گوشه‌هایش قرار داشت. آسایشگاه‌ها و اتاق‌ها در کنار و مابین برج‌ها قرار داشت و حیاط هم در وسط اردوگاه. ساختمانش دوطبقه بود و ارتفاعش به ده متر می‌رسید. اسرا در طبقة اول نگهداری می‌شدند و طبقة دوم در اختیار عراقی‌ها بود. (شورای علمی دانشنامة آزادگان، 1399: 343) البته چهارده آسایشگاه در طبقة اول و چهارده آسایشگاه در طبقة دوم بود که در سال آخر اسارت هفت آسایشگاه طبقة دوم در اختیار اسرای ایرانی قرار گرفت. یک آسایشگاه در موصل‌بزرگه را از اول برای زندان درنظر گرفته بودند. آنجا سه سلول انفرادی داشت و یک دست‌شویی و حمام و یک سالن؛ چون سه‌تا پنجرة کوچک نزدیک سقف داشت، برای زندان مناسب بود. (مصاحبه با علی علیدوست، 1401) اردوگاه چهار راه‌پلة طولی و یک راه‌پلة عرضی برای دسترسی به طبقة بالا داشت که با بلوک‌های سیمانی مسدود شده بود و اسرا به آنجا دسترسی نداشتند. (شورای علمی دانشنامة آزادگان، 1399: 344)

به‌طورِ متوسط 120 اسیر در هر آسایشگاه ساکن بودند. ساختمان اردوگاه به ابعاد 130×190 مترمربع دور حیاطی به ابعاد 100×160 مترمربع بنا شده بود. یک خیابان سیمانی به عرض 4 متر تا انتهای اردوگاه [وجود داشت] و خیابان دیگری از وسط حیاط عبور کرده و درختان مختلفی داخل حیاط کاشته شده بود. در چپ و راست ساختمان، ایوان مسقفی به‌پهنای 3 متر وجود داشت. در ضلع چپ، شش اتاق بزرگ، دو اتاق متوسط و یک اتاق کوچک برای اسرا، آشپزخانه، داروخانه و اتاق معاینة دکتر بود و در ضلع راست، چهار اتاق بزرگ؛ دو اتاق متوسط، که یکی از آنها درمانگاه بود و دو اتاق کوچک‌تر برای سکونت اسرا؛ سلول‌های انفرادی؛ خیاط‌خانه؛ سلمانی؛ فروشگاه و کتابخانه قرار داشت. ابعاد هر اتاق 4×24×12 مترمربع بود. (خاجی، 1391: 164-165)

اکثر اسرا در ده اتاق بزرگ مشابه زندگی می‌کردند، شش اتاق در ضلع چپ (شمارة 1 تا 6) و چهار اتاق در ضلع راست (شمارة 13 تا 16) واقع شده بود. سقف آنها به روی دو ردیف ستون بنا شده و هر ردیف شامل سه عدد ستون بود. هر اتاق دو درِ آهنی 5/1×95/1 متر داشت که یکی از آنها همیشه قفل بود. دوازده پنجرة 75/0×50/0متری را، که مشرف به بیرون بودند، کاملاً با آجر مسدود کرده بودند و دوازده پنجرة دیگر به ابعاد 70/0×40/1 متر مجهز به میله بودند و به حیاط داخلی اشراف داشتند. هر اتاق بزرگ دارای هشت بادبزن سقفی [بود]. در هر اتاق بزرگ دو هواکش و در اتاق‌های کوچک‌تر یک هواکش نصب شده بود. شانزده چراغ نئون لوله‌ای روشنایی آسایشگاه را تأمین می‌کرد و درطول شب، به‌علل امنیتی، کلیة چراغ‌ها روشن بود. (همان)

در حیاط اردوگاه میدانی قرار داشت که وسط آن فضای سبز بود و آن را گل‌کاری کرده بودند. وسط میدان راه باریکی هم دیده می‌شد. این میدان فقط در موصل‌بزرگه بود. (مصاحبه با علی علیدوست‌قزوینی، 1401)

تاریخچه و امکانات اردوگاه

بعدازاینکه ظرفیت اردوگاه موصل 2 تکمیل شد، اردوگاه موصل 1 در دو مقطع تشکیل شد:

مقطع اول)

مقطع اول اردوگاه موصل 1 (موصل‌بزرگه) در تاریخ 23/03/1361 با انتقال 500 نفر از اسرای ساکن اردوگاه عنبر (الانبار یا اردوگاه 8) تأسیس شد. سپس تعداد 74 نفر غیرنظامی ایرانی، که تا آن زمان ثبت‌نام نشده بودند، به این اردوگاه منتقل شدند. مقطع اول اردوگاه در تاریخ 31/04/1361 با انتقال همة اسرای آن به اردوگاه موصل 2 و 3 منحل شد. (شورای علمی دانشنامة آزادگان، 1399: 344). اواخر اسفند 1361 نمایندگان صلیب‌سرخ به اردوگاه آمدند و تعدادی از آزادگان ثبت‌نام‌نشدة این مقطع را ثبت‌نام کردند. (مصاحبه با بیژن کیانی، 1373)

آن‌طوری‌که از شواهد مشخص است وضعیت بهداشت، تغذیه و شکنجه در این اردوگاه همانند سایر مکان‌های نگهداری اسیران جنگی اسفناک بوده است: شش‌هفت ماه با دشداشه زندگی کردیم. دمپایی هم تعداد کمی داشتیم؛ خیلی از اسرا برای دست‌شویی‌رفتن در مضیقه بودند، چون هم مسافت زیاد بود و هم دست‌شویی کثیف و ما هم دمپایی نداشتیم.

ناخن‌هایمان بلند شده بود؛ نوک پلاک گردنمان را تیز کرده بودیم و با آن ناخن می‌گرفتیم. ناخن‌های من چنان بلند شده بود که در گوشتم فرورفته و چرک کرده بود، برای همین دوازده بار ناخن‌های مرا بدون مواد بی‌حس‌کننده کشیده بودند. حدود 800 زخمی داشتیم و همة بدنشان عفونت کرده بود؛ به‌شدت از بوی تعفن اذیت می‌شدیم. نه دارویی در اختیار ما قرار می‌دادند و نه غذایی! تا اینکه بچه‌ها اعتصاب کردند. آنها هم درها را قفل کردند و ما یک هفته بدون آب و غذا درون آسایشگاه بودیم؛ فقط هر چندساعت دو قاشق آب می‌خوردیم ... . (آرشیو اسناد و اطلاعات مؤسسة پیام آزادگان (طرح حماسه)، 1384، مصاحبه با محمدرضا ورسیده)

مقطع دوم)

مقطع دوم اردوگاه موصل 1 در مردادماه 1361 با انتقال 1200 نفر از اسرای عملیات رمضان و 100 نفر از اسرای عملیات زین‌العابدین و 929 تن از اسرای عملیات والفجر مقدماتی تشکیل شد. چهار ماه بعداز ورود اسرای جدید، صلیب‌سرخ به اردوگاه آمد و افراد را ثبت‌نام کرد (مصاحبه با بیژن کیانی، 1373)

باتوجه‌به‌اینکه این اردوگاه دومین اردوگاه اسکان آزادگان در شهر موصل بود، نیروهای بعثی آن را موصل 2 نام‌گذاری کردند، اما نمایندگان کمیتة بین‌المللی صلیب‌سرخ، پس‌از ثبت‌نام آزادگان، اردوگاه‌های موصل را به‌ترتیب قرارگرفتن در ضلع غربی شهر موصل نام‌گذاری کردند و اردوگاه موصل 2 را، به‌علت‌اینکه اولین اردوگاه در ضلع غربی شهر بود، اردوگاه 1 نامیدند. این اردوگاه، به‌علت داشتن مساحتی بزرگ‌تر نسبت به اردوگاه‌های دیگر شهر موصل، در میان اسرا به موصل‌بزرگه نیز شهرت یافت. (ده‌نمکی، 1392: 126)

در اوایل دو بار در روز آمار می‌گرفتند، صبح و عصر، ولی بعدها روزی سه بار شد. اسرا باید در زمستان سرد برای آمار بیرون می‌نشستند. آمار درواقع برای ما نوعی شکنجة روحی بود. آنها گاهی برای اذیت‌کردن ما آمارگرفتن را بارها تکرار می‌کردند. (آرشیو اسناد و اطلاعات مؤسسة پیام آزادگان (طرح حماسه)، 1384، مصاحبه با غلامعلی قاسمی)

فشار عراقی‌ها [پس‌از واقعة هشتم آذرماه سال 1361] چندبرابر شد و اردوگاه موصل 1 ازآن‌به‌بعد به اردوگاه شکنجه معروف شد؛ البته اسرا نیز کوتاه نیامدند و بر اصول و ارزش‌های خود پافشاری می‌کردند. آنها نماز جماعت و دعاهای دست‌جمعی را هیچ‌وقت تعطیل نکردند و عراقی‌ها نیز تا توانستند آنها را اذیت کردند و در مضیقه قرار دادند.

اردوگاه موصل 1 ازنظر امکانات صفر بود و بچه‌ها ازنظر لباس و غذا سخت در فشار بودند. گاهی سال‌ها می‌گذشت و به آنها لباس و کفش نمی‌دادند. (علیدوست، 1385: 98-97)
بدونِ‌تردید نقش مؤثر و راهبری سید آزادگان، مرحوم ابوترابی، را می‌توان عامل مهمی در ساماندهی این اردوگاه دانست: «به‌تدریج ایشان بر اوضاع اردوگاه مسلط شدند. اولین کار این بود که تنش را دربرابر عراقی‌ها کم کنیم و آن برنامه‌هایی را انجام دهیم که به نفع خودمان است. بعد گفتند هر اتاقی زمین خالی جلوی خودش را احیا کند؛ یعنی، سبزی بکارد. در فاصلة زمانی کمی زمینی که بسیار خاکی و زمخت بود به یک باغچة زیبا تبدیل شد.» (مصاحبه با بیژن کیانی، 1373).

ایشان مثل لیگ برتر خودمان مسابقه راه می‌انداختند، مثلاً جام دهة فجر و جام رمضان داشتیم. روزانه حدود نیم ساعت ورزش می‌کردیم؛ فوتبال، بسکتبال، پینگ‌پونگ و حتی هندبال هم داشتیم. حاج‌آقا می‌گفتند اگر افراد ورزش نکنند، درطول روز می‌خوابند، آن‌وقت علاوه‌بر کسالت شب‌ها خوابشان نمی‌برد. وقتی شب نتوانند بخوابند، هزاران فکر به ذهنشان هجوم می‌آورد، اما وقتی که ورزش کنند و مشغول باشند، خسته می‌شوند و شب راحت خوابشان می‌برد (همان).

نگارنده: فرزانه قلعه قوند

در پرونده اردوگاه شناسی ما به معرفی کامل اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق خواهیم پرداخت.

   آنچه منتشر شد:

انتهای پیام/

برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۲۸ فروردین ۱۴۰۳
کد خبر : ۹,۵۰۲

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید