آزاده سرافراز دکتر حجت الله فیروزی، نماینده مردم شهرستان فسا، عضو فراکسیون ایثارگران و سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن در مجلس شورای اسلامی است.
به گزارش روابطعمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، آزاده
سرافراز دکتر حجت الله فیروزی در سال ۱۳۶۴ در عملیات قادر در غرب کشور و در سن ۱۶ سالگی به اسارت درآمد و بعد از گذشت پنج سال، سال ۱۳۶۹ به همراه سایر اسرا به میهن بازگشت.
فیروزی نماینده مردم شریف شهرستان فسا در مجلس یازدهم، عضو فراکسیون ایثار و شهادت، سخنگوی کمیسیون صنایع و معادن در مجلس شورای اسلامی و معاون حقوقی قراگاه خاتم الانبیا در کشور است.
در گفتوی خبرنگار
پایگاه اطلاع رسانی موسسه پیام آزادگان با این آزاده سرافراز سوالاتی مطرح شد که پاسخها به شرح زیر است:
اسارت را در کدام اردوگاه گذراندید؟
ابتدا حدود یک سال در اردوگاه رمادی سه بودیم. اعتصاب غذای هفت روزهای ترتیب دادیم و بعد از آن به اردوگاه رمادی دو، معروف به اردوگاه اطفال، منتقل شدیم. اما بعد از رمادی دو ترکیبی از همه سنین شدیم که شاکلهی ابتدایی اردوگاه به هم خورد.
ماجرای اعتصاب غذای رمادی سه چه بود؟
در هر آسایشگاه و روبروی آسایشگاه یک بلندگو بود. هنگام نماز صبح قرآن پخش میشد و اذان میگفتند اما از بعد از نماز به صورت مستمر از بلندگوها آهنگ به زبانهای مختلف پخش میشد. علاوه بر اینکه آهنگها حرام بود، این آلودگی صوتی از اول صبح تا شب عذاب آور بود ضمن اینکه تلویزیون آسایشگاهها از صبح تا شب اجازهی خاموش کردنش را نداشتیم. همه نسبت به تلویزیون و صدای بلندگوها اعتراض کردیم و بعثیها زیر بار نرفتند و درگیری و اعتصاب شد. در نهایت بعد از هفت روز موافقت کردند که اینها را جمع کنند. حدود دو ماه همچنان در اردوگاه ماندیم اما چون دیدند اردوگاه از دستشان خارج شده است، نهایتاً همه را به اردوگاههای مختلف فرستادند اما اکثریت را به رمادی دو منتقل کردند.
ظرفیت آزادهها را در فضای عمومی کشور چگونه میبینید؟
غالب آزادگان بعد از بازگشت تحصیلات عالی را طی کردند و جذب ادارات شدند و عموما نگاه کارمندی به شغلشان نداشتند بلکه برای خود مأموریتها و وظایفی ترسیم کردند و در حوزه سیاسی، اجتماعی نیز فعال شدند و هنوز هم در تمام عرصهها فعالیت خود را ادامه دادهاند و ظرفیتهای خوبی برای کشور هستند که باید به سراغشان رفت. تفاوت آزادهها با رزمندگان دفاع مقدس تجربهی همزیستی طولانی در کنار فرهنگها و گویشهای مختلف در یک محیط اردوگاه مشترک است به علاوه زندگی و ارتباط نزدیک با دشمنان که باعث کسب تجربیات گوناگون سیاسی و اجتماعی بوده است. عموم آزادگان در پستهای کلیدی هم که بودند تجربیات موفقی داشتند که این به دلیل صبوری، انعطاف و توانایی تحمل دیدگاههای مختلف آنهاست.
از نظر شما کشور باید چه خدماتی را به تعبیر رهبری به این الماس های درخشان ارائه کند تا آنها بتوانند ظرفیتهای خود را فعال کنند؟
شاید علت تعبیر حضرت آقا ناشی از تحمل سختیها و صیقل خوردن این عزیزان در مدت اسارت است. این جمعیت هم ظرفیت خوبی دارند هم آمادگی خوبی دارند. من کمتر دیدهام که مسائل مالی چندان برای فعال شدن آزادگان تأثیر داشته باشد و عموم گلهمندی این قشر روی موضوع استفاده از ظرفیتهاست این به معنای پست و مقام نیست بلکه ظرفیتهای آزادگان در حوزههای اجتماعی میتواند فعال شود که به حمایت دولت و حاکمیت بستگی دارد. سالانه هزینههای سنگینی در زمینه فرهنگی صرف میشود که شاید خروجی چندانی هم ندارد در حالیکه اگر این منابع در ظرفیتهای آزادگان تجلی پیدا کند، میتواند خروجی بهتری داشته باشد. تجربهی آزادگان در امور اجرایی حج و زیارات را دیدهایم که سالهاست جز موفقترین حوزههای اجراییست که هم از حیث اخلاقی و هم مالی زبانزد است. به نظرم در این زمینه سازماندهی خوبی اتفاق نیفتاده است که این جامعهی آماده و آزموده به خوبی نقش آفرینی کنند.
آیا بنیاد شهید نمیتواند در این زمینه کمک کند؟
نگاه بنیاد شهید نسبت به آزادگان ساختاری و خدماتی است که عملا همان خدمات بنیاد شهید هم به علت کمبود منابع محدود است. من فکر میکنم این ظرفیت در بنیاد شهید وجود دارد. سازمانهایی داریم که برای اوقات فراغت مردم برنامهریزی میکنند مثل صداوسیما. خود این پر کردن اوقات فراغت اگر هدفمند باشد برای تقویت هنجارها و از بین بردن ناهنجاریها کمک کننده است. بنیاد شهید هم میتواند اوقات فراغت تعریف کند و از ظرفیت آزادگان استفاده کند خود این میتواند اثر گذار باشد. البته باید معذوریتهای بنیاد شهید هم درنظر بگیریم اما به نظرم بنیاد شهید باید از این حالت ساختاری و کلیشهای خارج شود. قبلاً بنیاد شهید مأموریتها و برنامههای مختلفی را در دستور کار قرار میداد اما در حال حاضر کل خدمات بنیاد شهید به چند مورد خاص متمرکز شده است و متاسفانه ما هیچ نهادی نداریم که سیاست آن استفاده از ظرفیت ایثارگران باشد.
از مشکلات درمانی آزادگان چقدر اطلاع دارید و به نظر شما نظام درمانی کشور چه وظایفی در قبال آزادگان دارد؟
همه انسانها هر چقدر سنشان بالاتر برود در سنین میانسالی دچار امراض مختلف میشوند خصوصا ایثارگران و آزادگان که در جوانی شکنجهها و سختیهای بسیاری را پشت سر گذاشتهاند و الان آثار جنگ بروز کرده است. با توجه به ظرفیتهای بسیار خوبی که داریم بنظرم بنیاد شهید بخشی از توان خدماتدهی را باید روی خدمات و درمان بگذارد و دوباره این حوزهها احیا شود مخصوصاً با هزینههای سنگینی که وجود دارد.
کمیسیونهای پزشکی بنیاد باید احیا شود و چند سال یکبار ایثارگران امکان مراجعه داشته باشند که درصدهای جانبازی عزیزان تقویت شود نه اینکه کاسته شود.
متاسفانه آزادگان مشکلات ناشناختهای دارند که کسی به آن نپرداخته است. برای مثال برای اثبات اینکه مشکلات عصبی دارند به سختی میافتند چون مدارکی وجود ندارد که بخواهد اثبات شود.
مشکلات معیشتی نیز خانواده آزادگان را به سختی انداخته است که متأسفانه شرکتهای زیادی به اسم آزادگان وجود دارد که ظرفیتها به کام دیگران است و سود چندانی ندارد و از ظرفیت اشتغال آن نیز خانواده آزادگان بی بهرهاند.
آزادگان در حال اشتغال از تبصره ۳۷ (تبدیل وضعیت) حذف شدند در حالی که این گروه مشکلات بیشتری دارند و این چه توجیهی دارد؟
در مورد تبصره ۳۷ و تبدیل وضعیت ایثارگران مشکل قانونی نداریم. قانون میگوید تبدیل وضعیت انجام شود اما ظاهراً در بدنه دولت، تفسیر چندگانهای شده است که دستگاه اجرایی زیر بار اجرای آن نمیروند. با توجه به اینکه ما خلا قانونی نداریم خود مجموعه دولت وارد شوند و تصمیمی بگیرند و دستگاههای اجرایی ملزم بشوند به اجرای تبصره و اگر هم ابهام دارند از مجلس بخواهند که دوباره تفسیر کند که دولت بتواند اجرا کند هرچند که این کار انجام شده و ما در اجرا محدودیتی نداریم.