نه تنها آب گرم و غذای کافی نبود، بلکه کتابخانهشان هم دفتر تبلیغاتی سازمان منافقین بود. اردوگاه ۲۰ تکریت، نمونهای واقعی از نقض سیستماتیک حقوق اسراست؛ جایی که مرگ یک خودفروخته، پرده از واقعیتهای تاریک آن برداشت.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان،
اردوگاه ۲۰ تکریت یکی از اردوگاههای ناشناخته در خاک عراق بود که در اردیبهشتماه سال ۱۳۶۸ تأسیس شد؛ در حالی که کمیته بینالمللی صلیب سرخ، بهعنوان مرجع رسمی نظارت بر وضعیت اسرا، هیچگونه اطلاعی از وجود این اردوگاه در اختیار نداشت. این اردوگاه در پی تجمیع بخشی از اسرای ایرانی که پیشتر در اردوگاههای دیگر منطقه تکریت نظیر اردوگاههای ۱۱، ۱۲، ۱۴، ۱۵ و ۱۶ نگهداری میشدند، شکل گرفت.
ساختار فیزیکی و آرایش اردوگاه
اردوگاه ۲۰ از دو بخش مجزا به نامهای قسمت «الف» و «ب» تشکیل شده بود که در فاصلهای حدود ۵۰۰ متری از یکدیگر قرار داشتند.
در بخش الف، هفت آسایشگاه با ابعاد تقریبی ۵ در ۲۰ متر بنا شده بود؛ سه آسایشگاه در بخش شمالی، سه در بخش جنوبی، و یکی نیز بهطور مجزا در شمال اردوگاه به بیماران مبتلا به گال اختصاص داشت که در میان اسرا به «آسایشگاه گالیها» شهرت یافته بود.
آسایشگاهها اندکی از سطح زمین بالاتر قرار گرفته و در هرکدام، راهرویی به طول ۵۰ متر دیده میشد. مقابل آسایشگاهها باغچههایی کوچک به مساحت تقریبی ۵ مترمربع ساخته شده بود. نمای بیرونی این آسایشگاهها از آجر بود که با رنگ سفید، بهدست اسرا رنگآمیزی شده بودند. برخی از اتاقها نیز در داخل آسایشگاهها بهعنوان بهداری، انباری، یا زندان مورد استفاده قرار میگرفت.
بخش «ب» نیز با ساختاری مشابه و البته با ابعادی کوچکتر، توسط اسرای بخش «الف» ساخته شد. این قسمت شامل شش آسایشگاه مشابه از نظر ابعاد بود که در دیماه ۱۳۶۸ همزمان با انتقال اسرای مفقود اردوگاههای دیگر، از جمله اردوگاه ۱۶، به بهرهبرداری رسید. در این بخش، فضاهایی نظیر سلمانی و اتاق نگهبانان عراقی نیز در نظر گرفته شده بود.
امکانات زیستی و بهداشتی
اردوگاه در سادهترین حالت ممکن طراحی شده بود. برای تهویه و نور، تنها سه پنجره با حفاظ فلزی در هر آسایشگاه وجود داشت. کفپوش آسایشگاهها از بتن بود و اسرا ناچار بودند آن را با پتوهایی که در اختیار داشتند مفروش کنند.
آشپزخانه اردوگاه با ابعاد حدود ۵ در ۸ متر، در نزدیکی آسایشگاه نگهبانان عراقی قرار داشت و پختوپز برای کل اردوگاه توسط اسرای ایرانی صورت میگرفت. امکانات اولیه بهداشتی در بدو ورود محدود به پنج چشمه دستشویی صحرایی بود و تنها یک چاه در کنار آنها قرار داشت. بعدها، هفت دستشویی دیگر توسط خود اسرا در شمال اردوگاه ساخته شد. در بخش ب نیز هفت چشمه توالت پشت آسایشگاههای ۴، ۵ و ۶ نصب شده بود که با دو پله اختلاف سطح نسبت به زمین، طراحی شده بودند.
حمام اردوگاه نیز شرایط بهداشتی وخیمی داشت. در بخش الف، تنها هشت نمره حمام با شکل ظاهری غیربهداشتی و بدون دوش وجود داشت که منبع آب آنها، تانکری بر سقف بود. آب گرم تنها در تابستانها و آن هم با تابش آفتاب تأمین میشد. در بخش ب، هفت نمره حمام در کنار توالتها قرار داشت و استفاده از آنها فقط هفتهای یکبار ممکن بود. همین محدودیتها، باعث شیوع گسترده شپش و دیگر بیماریهای پوستی در میان اسرا شده بود.
وضعیت بهداشت عمومی بسیار نامناسب بود. بیماریهایی مانند گال، اسهال خونی و حتی نارساییهای کلیوی در میان اسرا شیوع پیدا کرده بود. امکانات پزشکی به شدت محدود بود و بهداری اردوگاه که در بخش غربی و بین دو آسایشگاه ۵ و ۷ قرار داشت، تنها چند قرص ابتدایی در اختیار داشت. پزشکان عراقی نیز فقط در موارد حاد، داروهایی ابتدایی تجویز میکردند.
امنیت، نظارت و مسائل فرهنگی
اطراف اردوگاه با سیمخاردار و برجهای نگهبانی احاطه شده بود و در ضلع جنوب شرقی نیز محوطهای برای استراحت و تردد نظامیان عراقی در نظر گرفته شده بود. بین آسایشگاه عراقیها و آشپزخانه، اتاق کوچکی بهعنوان سلمانی توسط اسرای ایرانی اداره میشد.
در میانه اردوگاه، تنها بخش فرهنگی موجود، دفتر تبلیغاتی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بود که با ارائه کتابهایی بر ضد جمهوری اسلامی، به ترویج افکار خود در میان اسرا میپرداخت. لباس اعضای این دفتر نیز دارای آرم سازمان مجاهدین خلق بود.
بر اساس کنوانسیون ژنو، کشور میزبان ملزم به پرداخت مقرری ماهانه به اسرا است تا امکان خرید از فروشگاه فراهم شود. فروشگاه اردوگاه در بخش جنوب غربی و کنار منبع آب قرار داشت. در ابتدا، تنها یک جلد قرآن در اردوگاه موجود بود که به نوبت در آسایشگاهها میچرخید؛ اما با گذشت زمان، برای هر آسایشگاه یک جلد قرآن اختصاص یافت که اسرا از آن برای حفظ یا قرائت بهره میبردند.
ترکیب جمعیتی اسرا و رویدادهای مهم
اردوگاه ۲۰ در مجموع حدود ۱۴۰۰ اسیر ایرانی را در خود جای داده بود. در هر آسایشگاه بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر از نیروهای بسیجی، سپاهی، ارتشی و سربازان وظیفه حضور داشتند. بیشتر این افراد در جریان تکهای دشمن در ۲۱ و ۳۱ تیرماه ۱۳۶۷ به اسارت درآمده بودند. لشکرهایی نظیر لشکر ۴۱ ثارالله، گردان ۴۱۵ کرمان، زرهی قزوین، ۸۱ باختران و هوابرد شیراز در میان ترکیب اسرا به چشم میخوردند.
در دیماه ۱۳۶۸ نیز حدود ۶۰۰ اسیر از اردوگاه ۱۶ به بخش ب این اردوگاه منتقل شدند. برخی از این اسرا در عملیاتهای شناسایی و عملیات مرصاد نیز اسیر شده بودند.
یکی از مهمترین وقایع اردوگاه در شهریورماه ۱۳۶۹ رخ داد؛ زمانی که دو تن از اسرا به نامهای سعید زندی و خداداد نصرتی، با هماهنگی یکی دیگر از اسرا به نام سلیمان شکری، شاهرگ یکی از اسرای خودفروخته را در حمام اردوگاه بریدند. پس از وقوع این حادثه، عوامل بعثی با شدت تمام این افراد را مورد شکنجه قرار داده و سپس آنها را جهت محاکمه به استخبارات بغداد منتقل کردند.
ثبتنام اسرای این اردوگاه از تاریخ 19 شهریور 1369 بهوسیله صلیب سرخ شروع و تا تاریخ 26 شهریور 1369 ادامه یافت و بدینترتیب اردوگاه تکریت 20 تخلیه و منحل شد.
گفتنی است؛ تصویر خبر مربوط به این اردوگاه نمیباشد.
انتهای پیام/
برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com