سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
«رمضان به وقت آزادگی»/10

ماه مبارک رمضان و خفقان رمادی

ماه مبارک رمضان و خفقان رمادی
مصائب برگزاری مناسک ماه مبارک در رمضان در اردوگاه رمادی

به گزارش روابط‌ عمومی مؤسسه فرهنگی پیامآزادگان ایام اسارت سرشار از لحظاتی بوده که همواره در دل سختی و تاریکی‌های آن تابش نور معنویت، ایمان، طراوت و شادابی به جان آزادگان سرافراز می‌نشسته است. لحظاتی که معرفت از غیب می‌چکید و وجود آزادگان را عطش کسب معرفت تسخیر کرده بود. در واپسین روز‌های ماه بندگی خاطرات رمضانی آزادگان را مرور کنیم و از «رمضان به وقت آزادگی» بنویسیم. گفت‌وگو «رمضان به وقت آزادگی» را با عباس برکتی انجام داده‌ایم.

 

عباس برکتی اهل تهران است. وی به‌عنوان سرباز ارتش عازم جبهه حق علیه باطل می‌شود. این آزاده سرافراز در عملیات مهران در تاریخ 27/02/1365 بر اثر مجروحیت در سن 19 سالگی به اسارت دشمن بعثی در می‌آید و ایام اسارت را در اردوگاه‌ رمادی سپری می‌کند. وی حدود یک‌ سال از این ایام را به‌عنوان مفقودالاثر گذرانده است.

 

 برکتی از حال و هوای خاص ماه رمضان و رفتار زندان‌بانان بعثی می‌گوید و این‌گونه بیان می‌کند: فضای اسارت فضای خاص خود و سختی‌های خاص خود را دارد ولی ایام ماه رمضان بود که این سختی‌ها را طعم معنویت حلاوتی شیرین‌تر از عسل می‌بخشید. ماه ‌رمضان آن سال‌ها متقارن با چله تابستان بود و استان رمادی که اردوگاه ما در آن قرار داشت بسیار پر حرارت بود. عراقی‌ها در سال‌های اول برای تغییر زمان غذا با ما همکاری نمی‌کردند. کمپ رمادی ۹ کمپ خفقان، فشار، التهاب و شکنجه ‌بود. حتی مقام معظم رهبری در نماز جمعه‌ای به اوضاع وخیم آزادگان در این اردوگاه اشاره کردند.

وی اشاره کرد: عراقی‌ها به شدت ما را تحت‌نظر داشتند و اجازه نمی‌دادند کاری صورت پذیرد. آن‌ها بسیاری از امور عادی را ممنوع اعلام کرده بودند. هر گونه عبادت دسته جمعی یا خواندن دعا با صدای بلند و سایر موارد ممنوع اعلام شده بود.

این آزاده سرافراز ادامه داد: خفقان در سال‌‌های اول به شکلی بود که هر تجمعی به سرعت قلع‌وقمع می‌شد. در اردوگاه ما یک قرآن روی طاقچه آسایشگاه بود که کسی اجازه نداشت به آن دست بزند. یا کسی اجازه نداشت با صدای بلند دعایی بخواند. توسلات و دعا‌ها را در دلمان حبس می‌کردیم و هر کسی برای خودش نجوا می‌کرد.

برکتی تصریح کرد. بعد از خاموشی کسی حق نداشت عبادت کند یا نماز بخواند برای همین خصوصا در شب‌های قدر زیر پتو راز و نیاز می‌کردیم. نگهبان از شیشه پنجره به سالن اردوگاه مشرف بود و اگر کسی حرکتی می‌کرد یا نمازی می‌خواند فردای همان روز شکنجه بعثی‌ها انتظارش را می‌کشید.

این آزاده سرافراز در ادامه گفت‌و‌گو گفت: موقعیتی پیش آمد و کاغذ‌هایی به دستمان رسید. کلی شوق داشتیم و ذوق کردیم و این کاغذها را به صورت محرمانه به دست آزادگانی که برخی دعاوی مثل زیارت عاشورا و دعای توسل را از حفظ داشتند رساندیم تا با نگارش این دعاها آن‌ها را به شکل نوبتی و البته به دور از چشم بعثی‌ها با هم ردو‌بدل کنیم.

 

 برکتی با اشاره به وضعیت غذا و بهداشت در دوران اسارت تصریح کرد: ما چای را در ظروف فلزی برای افطار نگهداری می‌کردیم. همین کار را با وعده‌های غذایی دیگر نیز ‌می‌کردیم که غذا در افطار و سحر خیلی سرد نباشد. اما گاهی همین امر موجب بیمارشدن آزاده‌های روزه‌دار می‌شد و اغلب به بیماری‌های عفونی مبتلا می‌شدند. با همه این اوصاف آزادگان سختی‌ها را به جان می‌خریدند. در حقیقت روحیه آزادگان روحیه خوبی بود. آدمی روحش پر می‌کشید تا در کنار آزادگان و فضای معنوی به وجود آمده عبادت کند. البته آزار و اذیت بعثی‌ها که سر جای خودش بود.

 

 

انتهای پیام/ 

 

۳ خرداد ۱۳۹۹
کد خبر : ۵۱۰
کلیدواژه ها: مصاحبه رمادی اسارت

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید