سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
 

۲۵ ماه اسارت، ۳۵ سال دلتنگی؛ آزادگان صلاح‌الدین در ششمین عصر خاطره‌ الماس‌های درخشان

۲۵ ماه اسارت، ۳۵ سال دلتنگی؛ آزادگان صلاح‌الدین در ششمین عصر خاطره‌ الماس‌های درخشان
بیش از پنجاه آزاده اردوگاه صلاح‌الدین، از گوشه‌وکنار ایران گرد هم آمدند تا خاطرات مشترک ۲۵ ماه اسارت و سال‌های طولانی فراق را با هم مرور کنند؛ خاطراتی که با نام دوستان شهید و لبخندهای گمشده آمیخته است.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، ششمین برنامه از مجموعه «عصر خاطره الماس‌های درخشان» با حضور جمعی از آزادگان سرافراز اردوگاه صلاح‌الدین، روز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴، در فضایی صمیمی و در شهرستان رباط‌کریم برگزار شد؛ نشستی که این‌بار نه در سالن رسمی، که در باغی ساده و باصفا به میزبانی آزاده مهدی معبودی و به همت آزاده داود حسین‌پور شکل گرفت.

در این گردهمایی، نزدیک به پنجاه تن از آزادگان اردوگاه صلاح‌الدین ـ از استان‌های مختلف کشور ـ بار دیگر در کنار هم قرار گرفتند؛ مردانی که بیش از سه دهه پیش، ۲۵ ماه از عمر خود را در اردوگاهی گذراندند که نامش حتی امروز نیز برای بسیاری ناشناخته است، اما روزگاری یکی از سخت‌ترین و مخوف‌ترین اردوگاه‌های اسارت ایرانیان در خاک عراق به شمار می‌رفت.

۲۵ ماه اسارت، ۳۵ سال دلتنگی؛ آزادگان صلاح‌الدین در ششمین عصر خاطره 2

اردوگاه صلاح‌الدین، نخستین بار در تیرماه ۱۳۶۷ در شهر تکریت عراق اسرای ایرانی را در خود جای داد. ساختاری بسته، امنیتی و دور از دیگر اردوگاه‌ها که به صورت مجزا سازمان‌دهی شده بود. ساختار و محلی بسیار عجیب که برخی اسرا آن را زندان سیاسی عراقی‌ها برخی دیگر آن را زاغه مهمات می‌پنداشتند. مکانی که فقط یک درِ ورودی داشت و هیچ پنجره‌ای در اتاق‌هایش نبود، حتی یک سوراخ هم دیده نمی‌شد. بیشتر به یک زندان مخوف شباهت داشت تا محلی برای نگهداری اسرا.

در این عصر خاطره، آزادگان حاضر که همگی از اسرای مفقود اردوگاه صلاح‌الدین به شمار می‌رفتند، به روایت خاطرات اسارت خود پرداختند. آن‌ها یادآور شدند که در طول سال‌ها، نامشان در فهرست صلیب سرخ ثبت نشده بود و امکان هیچ‌گونه ارتباطی با خانواده‌هایشان نداشتند؛ غیبت‌هایی که برای خانواده‌ها، به چشم گم‌شدن فرزند در دل دشمن ترجمه می‌شد.

۲۵ ماه اسارت، ۳۵ سال دلتنگی؛ آزادگان صلاح‌الدین در ششمین عصر خاطره 3

خاطراتی از شرایط غیرانسانی اسارت در صلاح‌الدین نقل شد؛ از نبودن حمام و اجبار به شست‌وشو با آب سرد و شیر وسط حیاط در سرمای زمستان، تا برخوردهای تحقیرآمیز و خشونت‌بار نگهبانان عراقی، کمبود شدید دارو، تغذیه ناکافی و محرومیت‌های پزشکی. اما در دل این رنج‌های طاقت‌فرسا، آزادگان از برادری و پشتیبانی متقابل سخن گفتند؛ همان پشتیبانی که امروز نیز پس از گذشت بیش از ۳۵ سال، به بهانه چنین گردهمایی‌هایی ادامه دارد.

این جمع صمیمی که در سال‌های اخیر چندین بار در قالب دورهمی‌های غیررسمی برگزار شده، این‌بار با توجه به موقعیت مکانی و ظرفیت باغ میزبان، میزبان جمعی گسترده‌تر از گذشته بود. هر بار چهره‌های جدیدی به جمع اضافه می‌شوند، هر بار خاطره‌ای تازه، بغضی فروخورده یا لبخندی مشترک.

آزادگان، در این دیدار نه تنها از رنج‌های مشترک گذشته گفتند، بلکه احوال امروز یکدیگر را نیز جویا شدند؛ برخی از یاران قدیمی‌شان را پس از سال‌ها ملاقات کردند و از زندگی، خانواده، بیماری‌ها و خاطرات پس از آزادی گفتند. در کنار مرور خاطرات، این جمع مهربان یادی هم از یاران آسمانی‌شان کردند؛ از دوستانی که شاید تنها دو سال هم‌نشین بودند، اما اکنون جای خالی‌شان احساس می‌شود.

۲۵ ماه اسارت، ۳۵ سال دلتنگی؛ آزادگان صلاح‌الدین در ششمین عصر خاطره 4

مجموعه برنامه‌های «عصر خاطره الماس‌های درخشان» با هدف ثبت، بازخوانی و مستندسازی ناگفته‌های اسارت، توسط آزادگان طراحی شده است. این برنامه‌ها که به بهانه رویدادهای خاص تقویم اسارت برگزار می‌شوند، بستر ارزشمندی برای انتقال تجربه، گفتگو، همدلی و بازسازی بخشی از حافظه ملی درباره روزهای دشوار اسارت‌اند؛ بخشی از تاریخ دفاع مقدس که به دلایل خاص در سکوت باقی مانده بود.

«اردوگاه صلاح‌الدین» شاید نامی آشنا برای تاریخ‌نویسان نباشد، اما در حافظه این جمع، نه فقط یک مکان، بلکه نشانه‌ای از ایستادگی، همدلی، فداکاری و پایداری مردانی‌ست که سال‌ها از نقشه‌ها و آمارها حذف شده بودند، اما امروز درخت خاطراتشان، در خاک میهن ریشه دوانده است.

۲۵ ماه اسارت، ۳۵ سال دلتنگی؛ آزادگان صلاح‌الدین در ششمین عصر خاطره6

انتهای پیام/

برای ورود به ویکی آزادگان اینجا کلیک کنید / www.wikiazadegan.com

  • گیف اینستاگرامگیف تلگرامگیف آپارت  
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
کد خبر : ۱۰,۱۰۲

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید