سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
 

"غدیر" روز پذیرفته شدن توبه آدم(ع) و نجات ابراهیم(ع) از آتش است

"غدیر" روز پذیرفته شدن توبه آدم(ع) و نجات ابراهیم(ع) از آتش است
اهمیت غدیر در این است که نقطه شروع و عزم جزم اسلام برای به دست گرفتن مدیریت جامعه و حاکمیت بر امت است تا در سایه تعالیم غنی اسلام، جامعه‌ای کاملاً اسلامی تحقق پیدا کند.

 به گزارش روابط‌ عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، به نقل از تسنیم،  امروز شنبه هجدهم مردادماه و هجدهم ذی‌الحجه مصادف با عید سعید غدیر خم است. این روز به‌ دلیل انتصاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام به خلافت عالم و آدم از سوی خداوند و ابلاغ پیامبر گرامی اسلام(ص) به‌عنوان مهم‌ترین عید مسلمانان به‌خصوص پیروان اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام محسوب می‌شود. به همین مناسبت گفت‌وگویی را با حجت‌الاسلام علی‌اصغر هاشم‌پور دانش‌آموخته حوزه علمیه قم و دکتری اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) ترتیب دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

* از عید غدیر خم به عنوان بزرگ‌ترین عید مسلمانان جهان یاد می‌شود. لطفاً دربارۀ جایگاه بالای این روز توضیح دهید.

عید غدیر از اهمیت بسیاری در تقویم مناسبات شیعی برخوردار است به گونه‌ای که از این عید، در روایات با عناوین پرمغزی مانند «عیداللهِ الاکْبَرْ» یاد شده است. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده که نام این روز در آسمان‌ها «یَوْمُ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ» و در زمین «یَوْمُ الْمِیثَاقِ الْمَأْخُوذِ» است.(1) در روایت دیگری، امام صادق علیه‌السلام این روز را روز پذیرفته شدن توبه آدم، نجات یافتن ابراهیم از آتش، نشانه [هدایت] قرار دادن هارون توسط موسی، منصوب کردن شمعون صفا به عنوان وصی عیسی، و نشانه و وصی قرار دادن امیرالمؤمنین علیه‌السلام توسط پیامبر اکرم معرفی کرده و به روزه، اطعام و صله رحم در این روز توصیه می‌کنند.(2)

* فرمودید که عید غدیر «عیدالله الاکبر» است. معنای این سخن آن است که این عید از اعیاد بزرگ مسلمانان یعنی عید قربان و عید فطر نیز بالاتر است در حالیکه برای این دو عید، اعمال و مناسکی برجسته و خاصی مانند نماز عید یا حرمت روزه عید فطر وارد شده اما در مورد عید غدیر این گونه نیست. چگونه می‌توان پذیرفت که این دو عید در مرتبه پایین‌تری از عید غدیر قرار دارند و اساساً دلیل این برتری چیست؟!

عید قربان در واقع با بخشی از مناسک یک واجب اسلامی به نام حج ارتباط پیدا می‌کند و در عین اهمیت و عظمت این واجب، عید قربان متضمن اتفاق سرنوشت‌سازی برای امت اسلامی نیست. در مورد عید فطر نیز همینطور است؛ در حالیکه در روز عید غدیر اتفاقات بسیار مهم و سرنوشت‌سازی به وقوع پیوسته است: به تعبیر آیات قرآن(3)، غدیر روزی است که خداوند دین خود را کامل و نعمت‌هایش را بر بندگان تمام کرده است. غدیر روز عید ولایت و امامت است؛ یعنی روزی که وصایت و جانشینی امیرالمؤمنین علیه‌السلام توسط پیامبر اکرم(ص) اعلام می‌شود. این مسأله به قدری مهم است که خداوند می‌فرماید: «وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ؛ اگر این کار را نکنی رسالت خداوند را انجام نداده‌ای.»

به دنبال اعلام پیامبر اکرم(ص)، بزرگ‌ترین بیعت تاریخ مسلمین در این روز با امیرالمؤمنین انجام می‌شود. به تعبیر مقام معظم رهبری خصوصیت این عید، در مسأله ولایت و امامت است.(4) توجه و تأکید جدی اسلام بر امر مدیریت جامعه اسلامی در عید غدیر تجلی پیدا کرده و پر واضح است که این مسأله برای تداوم امر دین، بسیار مهم و حیاتی است.

* چرا مسأله ولایت و حکومت اسلامی اینقدر اهمیت دارد؟ مگر بدون برپایی حکومت اسلامی، دین محکوم به نابودی است که این مسأله را حیاتی عنوان می‌کنید؟

مسأله ولایت و حکومت اسلامی، ضامن اجرای احکام اسلامی و پیاده شدن کامل دین اسلام است. دین اسلام یک دین فردگرایانه و بدون توجه به ابعاد اجتماعی نیست؛ بلکه بالعکس ابعاد اجتماعی اسلام و عبادات جمعی مسلمانان بسیار برجسته‌تر و مهم‌تر از ابعاد فردی هستند. اگر در جامعه‌ای مردم دیندار باشند اما حاکمیت یک حاکمیت دینی نباشد به این معنا که در مرحله قانون‌گذاری و اجرا، در ابعاد مختلف اجتماعی از جمله سیاست، اقتصاد، فرهنگ و... دغدغه و عملکرد اسلامی نداشته باشد، چگونه می‌توان دین اسلام را به ویژه در ابعاد اجتماعی اقامه و برپا کرد؟ به ویژه اگر حاکمیت، یک حاکمیتِ دین‌ستیز و ظالمانه باشد. حتی اگر حکومت به ظاهر با مظاهر و مناسک دینی مردم اصطکاکی نداشته باشد، باز هم ابعاد اجتماعی و کلان دین اقامه نشده و نمی‌توان رعایت فردی و یا جمعی بخشی از مناسک اسلام را اسلام کامل و تمام خواند.

وقتی حکومت اسلامی برقرار نباشد، سرنوشت دین و تحقق اسلامِ کامل به اراده و خواست صاحبان قدرت و مکنت و سردمدارانی گره می‌خورد که بدون تردید اسلام را با چهارچوبی از منافع خود محدود و محصور خواهند کرد. اهمیت غدیر در این است که نقطه شروع و عزم جزم اسلام برای به دست گرفتن مدیریت جامعه و حاکمیت بر امت است تا در سایه تعالیم غنی اسلام، جامعه‌ای کاملاً اسلامی تحقق پیدا کند. وقتی در جامعه حکومتی اسلامی مستقر باشد، حاکمیت خود را نسبت به دین مردم، ارزش‌های فردی و اجتماعی اسلام، بسترسازی‌های همه‌جانبه برای رساندن مردم به کمال و رشد معنوی، و سعادت دنیا و آخرتشان، مسئول دانسته و تلاش خواهد کرد.

* پس از نظر شما اهمیت عید غدیر در مسأله ولایت، حکومت و مدیریت جامعه اسلامی است. آیا در واقعه غدیر صرفاً امر مدیریت جامعه اسلامی به عنوان یک مسأله مهم و حیاتی طرح می‌شود یا ابعاد و ویژگی‌های این مدیریت نیز بیان می‌شود؟

این سؤال، سؤال مهم و دقیقی است. پاسخ این است که در واقعه غدیر علاوه بر دلالتی که نسبت به اهمیت امر مدیریت جامعه وجود دارد و نشان می‌دهد که اسلام نسبت به این مسأله بی‌اعتنا نبوده است، ابعاد و ویژگی‌های این مدیریت نیز نشان داده می‌شود؛ اما چگونه؟! در این روز پیامبر اکرم(ص) شخصیتی را به عنوان جانشین و مدیر امت اسلامی معرفی می‌کند که مظهر تقوا، علم، شجاعت، ایثار و عدل در میان اصحاب رسول خداست. انتصاب امیرالمؤمنین علیه‌السلام با چنین ویژگی‌هایی نشان می‌دهد که از نظر اسلام باید مدیریتی متقیانه، عالمانه، شجاعانه، ایثارگرانه و عادلانه بر جامعه اسلامی حاکم باشد.

نکته جالب در این باره آن است که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «کسانی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به جانشینی بلافصل هم قبول ندارند، در علم و زهد و تقوا و شجاعت آن بزرگوار و در فداکاری او برای حق و عدل، تردید ندارند؛ این مورد اتفاق همه مسلمین و همه کسانی است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را می‌شناسند. این نشان می‌دهد که جامعه اسلامی از نظر اسلام و پیغمبر، چه نوع مدیریت و زمامداری و حکومتی را باید به عنوان هدف مطلوب دنبال کند.»(5)

در میان این ویژگی‌ها به نظر می‌رسد که مسأله عدالت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، در شخصیت امیرالمؤمنین علیه‌السلام نیز بیش از هر چیزی، ویژگی عدالت است که در اذهان همگان حتی غیرمسلمانان جای گرفته است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام رساترین و گویاترین مثال و تعریف عدالت در همه تاریخ به شمار می‌روند. عدالت‌ورزی حضرت در دوران درخشان پنج ساله حکومتشان، بالاترین نمودها را داشته و البته بیشترین عکس‌العمل‌ها از جانب دوست و دشمن را نیز برانگیخته است. وقتی که در روز غدیر، بارزترین مصداق عدالت و تقوا توسط پیامبر گرامی اسلام و به امر خداوند متعال به عنوان ولیّ و وصّی پیغمبر بر مدیریت جامعه اسلامی نصب می‌شود، معلوم می‌شود که عدالت شاه‌بیت غزل حاکمیت و مدیریت جامعه است. این حقیقت ناب اسلامی، تمام قد در مقابل تفکراتی می‌ایستد که مدیریت و حکومت هر کسی ولو ظالمان را که با توسل به قدرت، ثروت یا هر خدعه و نیزنگ و بازی سیاسی توانسته‌اند بر مسند اداره جامعه تکیه بزنند، مجاز و مطاع می‌شمارد.

* از واکاوی ابعاد واقعه غدیر به ویژگی عدالت در حاکمیت جامعه اسلامی رسیدیم. لطفاً در مورد گستره و ابعاد این ویژگی مهم توضیح دهید.

عدالت دارای دو قلمرو فردی و اجتماعی است. عدالت فردی همان تقواست و عدالت اجتماعی، عدالت در زمینه حکومت و فرمانروایی است. با اینکه موضوع صحبت ما عدالت اجتماعی و عدالت در عرصه حاکمیت است اما نباید از این نکته غفلت کنیم که عدالت شخصی، پشتوانه عدالت جمعی است. کسی که در درون خود و در عمل شخصىِ خود تقوا نداشته و دچار هوای نفس و اسیر شیطان باشد، نمی‌تواند در جامعه عدالت را اجرا کند. کسی که می‌خواهد در محیط زندگی مردم، منشأ عدالت شود، ابتدا باید در درون خود تقوای الهی را رعایت کند. امیرالمؤمنین علیه‌السلام به همه کسانی که در امور سیاسی جامعه خود نقشی بر عهده دارند، می‌فرماید: «مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَامافَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِه‏؛ کسی که خود را در معرض ریاست، امامت و پیشوایىِ جامعه قرار می‌دهد اوّل باید شروع به تأدیب و تربیت خود کند؛ سپس به تعلیم و تربیت مردم بپردازد.»(6)

پس از بیان اهمیت و حوزه تأثیر عدالت فردی، در خصوص عدالت اجتماعی باید بگوییم که اولین و واجب‌ترین مأموریت نظام اسلامی، اجرای عدالت اجتماعی است. از مهم‌ترین جلوه‌های اجرای عدالت در جامعه، سعی برای طبقه محروم است. مطابق با آیه شریفه قرآن که می‌فرماید: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثین‏ (قصص/5)؛ ما مى‏‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم‏»، در می‌یابیم جهت‌گیری حرکت کلّىِ ادیان الهی، به‌ سمت رفع استضعاف و محرومیت است. بر خلاف دنیای سرمایه‌داری و کشورهای زیر سلطه استکبار جهانی که حرکت در آنها به سمت رشد پولداران و سرمایه‌داران است، اسلام به دنبال برداشتن محرومیت از روی زمین و به خصوص جوامع اسلامی است.

* وقتی در مورد عدالت اجتماعی و تلاش برای رفع محرومیت از اقشار ضعیف سخن گفته می‌شود، سؤالی به ذهن می‌رسد که آیا حرکت در مسیر عدالت و به کار گرفتن منابع محدود جامعه برای رفع محرومیت، ما را از پیشرفت و رشد اقتصادی دور نمی‌کند؟ طبعاً وقتی منابع موجود را برای چیزی هزینه کنیم، برای موارد دیگر منابع کمتری در اختیار خواهیم داشت.

اتفاقاً حرکت جامعه در مسیر عدالت نه تنها مانع پیشرفت و رشد اقتصادی نبوده و سیر آن را دچار کندی نمی‌کند، بلکه اگر عدالت را به درستی تبیین کنیم در می‌یابیم که عدالت و پیشرفت، همراه و هم‌افزا هستند؛ یعنی با تأکید بر عدالت، سرعت سیر ما به سمت پیشرفت اقتصادی نیز شتاب بیشتری می‌گیرد. با تبیین درست و جامع عدالت در می‌یابیم که عدالت با اسراف، اشرافی‌گری و معطل گذاردن سرمایه سر ناسازگاری دارد.

با دوری از اسراف و در نتیجه جلوگیری از اتلاف منابع در کنار معطل نماندن سرمایه، طبعاً سرمایه‌گذاری در جامعه افزایش می‌یابد. به موازات افزایش سرمایه‌گذاری و در نتیجه بالا رفتن درآمد و ثروت جامعه، عدالت فردی و تقوا در کنار معنویتی که در جامعه اسلامی وجود دارد، مقتضی افزایش کارایی نیروی کار است و این جریان به افزایش نرخ رشد و پیشرفت اقتصادی جامعه می‌انجامد. علاوه بر این، عوامل بازدارنده هر دو جریان پیشرفت و عدالت، «تبعیض، فساد و فقر» است. بنابراین مبارزه با تبعیض، فساد و فقر از یک سو منجر به رفع و دفع عوامل انحطاط و عقب‌ماندگی شده و در نتیجه به رشد و پیشرفت می‌انجامد و از سوی دیگر به رفع و دفع شکاف‌های طبقاتی و درآمدی منجر شده و عدالت را نتیجه می‌دهد و این به معنی همراهی و هماهنگی عدالت و پیشرفت است.

۱۸ اَمرداد ۱۳۹۹
کد خبر : ۱,۰۲۱

نظرات بینندگان

تعداد کاراکتر باقیمانده: 500
نظر خود را وارد کنید