در میان بیش از چهل هزار آزاده دفاع مقدس فقط پنج شیرزن بودند که در کسوت آزاده دفاع مقدس ظاهر شدند. در میان این پنج نفر یک نفر بود که در پیش چشمانش، همسرش را به شهادت رساندند.
به گزارش روابط عمومی مؤسسه فرهنگی پیام آزادگان، وقتی صفحات تاریخ خاطرات آزادگان دفاع مقدس را ورق میزنیم به فصلی می رسیم به نام «شیر زنان آزاده». کسانی که در جریان تهاجم ناجوانمردانه رژیم بعث عراق دوشادوش مردان و برادران خود مبارزه کردند، برخی شهید شدند، گروهی جانباز و پنج نفر هم در خیل آزادگان سرافراز وطن خوش درخشیدند.
در میان بیش از چهل هزار آزاده دفاع مقدس فقط پنج شیرزن بودند که در کسوت آزاده دفاع مقدس ظاهر شدند. در میان این پنج نفر یک نفر بود که در پیش چشمانش، همسرش را به شهادت رساندند و خودش را مجروح و سپس به اسارت گرفتند. این بانوی پر افتخار کسی نیست جز خانم «خدیجه میرشکار» که ایام الله دهه مبارک فجر را فرصت مناسبی یافتیم تا به دیدار این بانوی فداکار و ایثارگر و افتخار این مرزوبوم برویم.
خانم میرشکار اصالتی خوزستانی دارد، در خانواده ای مذهبی در بستان به دنیا آمد. وی آموزشهای نظامی را طی دوره هایی قبل از انقلاب فرا گرفت. ریشه های مذهبی او با پیروزی انقلاب پر رنگ تر شده و در سن بیست سالگی با حبیب آشنا شده و شریک زندگی خود را با افکار و اعتقادات خود انتخاب می کند که این فصل از زندگی او مصادف می شود با تهاجم رژیم بعث عراق که همین امر باعث می شود همسرش کار فرهنگی را رها و همکاری خود را با سپاه آغاز کند. خانم میرشکار نیز در این مسیر با او همراه می شود و نهایتا در جریان گسترش درگیری ها به داخل شهرها این همراهی عاشقانه منجر به شهادت همسر و زخمی شدن و اسارت او می شود.
داستان زندگی او بسیار فراتر از فرصتی است که این گزارش در اختیار دارد. خانم میرشکار پس از دو سال اسارت، در سال ۶۱ در جریان تبادل اسرا آزاد می‌شود و به ایران برمی‌گردد. بازگشتی که برای او با غم بسیار همراه است، زیرا با حبیب رفته بود و بدون او بازمی‌گشت. بعد از آن تا مدت‌ها در پشت جبهه خدمت می‌کند و بعد از جنگ به علت مشکلات ترکش‌ها و گرمای هوای اهواز با تجویز پزشکان مجبور به ترک زادگاه و زندگی همیشگی در مشهد می‌شود که در مشهد مقدس نیز به تحصیل در حوزه علمیه نرجس در مشهد مشغول می‌شود و تدریس در حوزه یکی از فعالیت‌های اصلی او در سالهای بعد از جنگ است. حدود شانزده سال بعد از شهادت حبیب، دوباره ازدواج می‌کند. حاصل این ازدواج یک پسر و یک دختر است.
سالهای زیادی گذشته است اما هنوز ترکشهای جنگ در تنش جا خوش کرده و آزارش میدهد.
امیدواریم خدای بزرگ به این بانوی فداکار عمری طولانی همراه با عافیت و عاقبت بخیری عنایت نماید.
«موسسه فرهنگی پیام آزادگان خراسان رضوی»
انتهای پیام/
خط انقلاب، خط عظمت اسلام و مسلمین و دفاع از مظلومین و مستضعفین است.