سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
/ خاطـرات

خاطرات آزادگان

محمدرضا رنگین‌کمان: عصر عاشورا را در حادثه ۸ آذر تصور می‌کردم
۸ آذر ۱۳۶۱، روزی خونین که یادآور مظلومیت آزادگان ایرانی در اردوگاه‌های عراق است. محمدرضا رنگین‌کمان در مراسم "عصر خاطره الماس‌های درخشان"، خاطرات خود از این روز و ایستادگی اسرا در برابر ظلم را بازگو کرد.
روایت رمضان استادیان؛ ۸ آذر ۱۳۶۱، روز انتقام صدام از آزادگان بود
در ادامه روایت‌های مراسم "عصر خاطره الماس‌های درخشان"، رمضان استادیان از روزی گفت که صدام انتقام شکست‌های خود را از آزادگان ایرانی گرفت؛ روزی که مقاومت آنان به افتخاری ماندگار در تاریخ بدل شد.
نبرد یا صبوری؟ درس‌های اسارت در موصل به روایت حجت‌الاسلام مولایی
چیزی جز ترس و سردرگمی نداشتم. اما دیدار با حاج آقا ابوترابی به من یاد داد که چگونه میان تاریکی، نور را پیدا کنم.
آزادی از پشت میله‌ها؛ روایت دکتر محمدباقر علی از اعتراضات ۸ آذر در اردوگاه موصل
از تیغه کوچک اره تا معجزه مقاومت؛ دکتر محمدباقر علی در دورهمی "الماس‌های درخشان" از ماجرای روزهای خونین و خاطره‌ای که همچنان زنده است، می‌گوید.
هنر ایستادگی در برابر ظلم؛ خاطرات استاندار یزد از دوران اسارت +ویدیو
در مراسمی ویژه در یزد، استاندار این استان به شرح خاطرات تلخ دوران اسارت و آزادگان دوران جنگ تحمیلی پرداخت و از شجاعت و ایمان آنان در برابر سخت‌ترین شرایط سخن گفت.
سید آزادگان و خلق آرامش در دل طوفان اردوگاه‌های اسارت
خاطرات آزاده محمد موحدی معین؛
در دل تلخ‌ترین لحظات اردوگاه‌های عراق، سید علی‌اکبر ابوترابی آرامش و ایمان را به اسرا بازگرداند. خاطرات آزاده محمد موحدی معین، روایت‌گر لحظات شکوهمند حضور او در کنار اسرا و نقش او در حفظ عزت و وحدت آن‌هاست.
روزی که چشمان اسرا در عراق پر از شوق بود
هفته دفاع مقدس، فرصتی طلایی برای یادآوری و بیان تجارب ارزشمند از روزها و شب‌های طاقت‌فرسای مناطق عملیاتی است. در این میان، گوش سپردن به خاطرات آزادگان و اسرا، به ویژه روایت سردار حاج حسین سامعی از رزمندگان شهرستان شوشتر، نکته‌ای جذاب و تاثیرگذار است.
استقبال مردم از اسرا جلوه‌ای از عشق ناب ایرانی و محبت اسلامی بود
طلبه آزاده «رحمان سلطانی»:
دیدن چهره زیبای پاسدارهایی که با لباس سبز و آرم سپاه تا روحانیونی که عاشقانه بچه‌ها را بغل می‌کردند و تعدادی از خانواده شهدا و اسرا، همه و همه دیدنی بود و جلوه‌هایی از عشق و عاطفة ناب ایرانی و محبت اسلامی رو به نمایش می‌گذاشت.
سکانسی زیبا از ضربات کابل
خاطرات آزاده جعفر مزیدها؛
وقتی سرباز عراقی‌ شکنجه‌ام می‌داد، کابل در هر بار بالا و پایین رفتن نور خورشید را به چند قسمت تقسیم می‌کرد که باعث ایجاد صحنه‌ای زیبا می‌شد. با خودم گفتم؛ چه زیباست و سکانس خوبی است برای ساختن فیلم و از هوش رفتم.
صدام هم با ما می‌جنگید و هم با ملت خودش
خاطرات آزاده «علی علیدوست»؛
ملت عراق با ما نمی جنگید و ما نیز با ملت عراق نمی جنگیدیم. اگر یک شیعه از جبهه فرار می کرد خانواده او را به زندان می بردند و شکنجه می دادند. صدام هم با ما می جنگید و هم با ملت خودش.
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۵۰ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »

آخرین خاطرات

پس زمینه خبرنگار افتخاری
صفحه ویژه سید آزادگان