سبد خرید
سبد خرید شما خالی است!
 
/ خاطـرات

خاطرات آزادگان

اگر دنیا بر محور وجودی ابوترابی بچرخد، عالم گلستان می شود
حاج آقا ابوترابی(ره) فردی است که میشل مسیحی، رئیس هیئت صلیب سرخ جهانی در عراق، درباره شخصیتش اینگونه گفته است: “اگر دنیا بر محور وجودی ابوترابی بچرخد، عالم گلستان می شود.”
زیارت عاشورا در اسارت، صفای دیگری داشت
خاطره آزاده حسن اسلامپور کریمی؛
اسرای ایرانی دربند رژیم بعث عراق همه تلاش خود را می‌کردند تا کمی از سختی‌های اسارت را کم کنند. آنان با توسط به معنویات راه دشوار اسارت را به گونه‌ای متفاوت سپری کردند.
اسارت به‌قدری برایم تلخ بود که نتوانستم شیرینی آزادی را حس کنم
گفتگو با آزاده علی اقبالی؛
لحظه اسارت برایم سخت‌ترین لحظه بود. درحالی‌که می‌خواستم با دشمن بجنگم و از کشورم دفاع کنم اسیر شدم. دوران اسارت به‌قدری برایم سخت و تلخ بود که نتوانستم شیرینی آزادی را حس کنم.
از قبولی در رشته پزشکی تا اسارت در اردوگاه موصل
سیدمهدی مدرسی پس از شرکت در کنکور پزشکی، راهی جبهه می‌شود. حضورش در جبهه به درازا نمی‌کشد چون در عملیات والفجر مقدماتی در چنگ دشمن بعثی اسیر می‌شود.
درایت سید آزادگان برای نجات اسرا از انفرادی
خاطره آزاده علی علیدوست قزوینیی؛
حاج آقا ابوترابی افسر عراقی را در حیاط اردوگاه دید و وقتی افسر پرسیده بود که چیزی می‌خواهد یا نه مسئله اسرایی که در انفرادی بودند را مطرح کرد.
آشنا: بعثی‌ها تلافی شکست در جنگ و عملیات‌ها را از اسرا در می‌آوردند
قادر آشنا گفت: حزب بعث عراق و سربازانش خیلی خشن بودند. تلافی شکست در جنگ و عملیات‌ها را از اسرا در می‌آمدند. در شکنجه کردن اسیران از هیچ چیز دریغ نمی‌کردند.
خوشحالی و استقبال مردم وقتی متوجه شدند آزادگان وارد حرم شدند
خاطره آزاده محمد سلیمانی از لحظه آزادی؛
جمعیت وقتی متوجه شدند آزادگان وارد حرم شده‌اند با خوشحالی به سمت ما آمدند که مسئولین مربوطه برای کنترل مراسم، آزادگان را به بالکن‌های ضلع جنوبی هدایت کردند.
شهادت هفت روز بعد از ازدواج
بهروز اوایل آذر ۶۹ ازدواج کرد، اما دریغ که فقط هفت روز از ازدواجش گذشته بود که نهم آذرماه به شهادت رسید و لقب اولین شهید آزاده کشور را به خود اختصاص داد.
با هدیه آزادیم یک چادر مشکی و یک روسری گل‌دار برای خواهرم گرفتم
خاطره ای از آزاده عباسعلی مومن؛
به خاطر تحمل اسارت و جانبازی از طرف دولت برای ما هدیه در نظر گرفته بودند. بچه‌ها در صف نوبت به نوبت یک چک بیست هزار تومانی و یک سکه بهار آزادی می‌گرفتند. من با این پول برای خواهرم چادر مشکی و روسری گل‌دار خریدم.
سه روز در تهران مفقودالاثر بودم!/ گروگانگیری در اسارت +فیلم
خاطره امیر بازنشسته میرمحمدی در دیدار با رهبری؛
آزاده مفقودالاثر و جانباز ناجا سید اسدالله میرمحمدی در محضر رهبرانقلاب از خاطرات دوران اسارت خود می گوید و اشاره ای به 3586 اسارت در زندان های ابوقریب و الرشید عراق می نماید.
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۴۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی »

آخرین خاطرات

پس زمینه خبرنگار افتخاری
صفحه ویژه سید آزادگان