خاطرات کوتاه از سید الاسراء(۱)؛
قرار شد به اتفاق آقای موسوی یک کلاس خصوصی با حاج آقا داشته باشیم. اولین جلسه که خدمتش رسیدیم پرسید: «کجا بنشینیم؟» گفتم: «جایی که هیچکس مزاحم ما نشود».
اسرای ایرانی طرفدار جنگ نبوده اما نگران احوال کشور بودند که مترجم ما از درمانگاه خبر پذیرش قطعنامه را از تلویزیون دیده و اطلاع داد و این خبر برای ما بسیار سنگین بود
«آسمان، آبیتر» مجموعه کلیپهای مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است که به ثبت و ضبط خاطرات ارزشمند این عزیزان میپردازد.
خاطرات آزاده حسین خسروی؛
با توجه به علاقه فراوانی که به خوشنویسی و نقاشی داشتم با کمترین امکانات تمرین میکردم، مثلاً برای تمرین خط، خاک را الک میکردم و روی روزنامه میریختم و با دسته قاشق تمرین خط میکردم
خاطرات آزاده حسین عسکری؛
برنامه اردوگاهی وقت باز بودن درها و آزاد بودن تردد صورت میگرفت. برنامههای آسایشگاهی در وقت بسته بودن درها انجام میگرفت.
خاطرات آزاده حسنعلی یزدانی؛
حکایت برگزاری مراسم جشن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در دوران اسارت برای آزادگان سرافراز ایران اسلامی شنیدنی است، آن هم از زبان فرزندان مقاوم و مومن ایران.
یکی دیگر از برنامهها، برگزاری نمایشگاه عکس از مجموعه عکسهایی بود که برای بچهها از ایران فرستاده بودند. علاوه بر اینها، تصاویری از امام خمینی (رحمه الله) و آیتالله خامنهای کشیده میشد.
خاطرات آزاده مجتبی جعفری؛
ما در دوران اسارت مسیر برادری و کمک را پیش گرفته بودیم چرا که به ما آموزش داده بودند تا در کنار یکدیگر باشیم و از دیگران حمایت کنیم تا از لحاظ روحی و جسمی آسیب نبینیم.
همیشه برنامه هایمان را با محوریت مسأله امام و ارزشها و ایدئولوژیهای انقلاب برگزار می کردیم و افکار امام را به بچه ها می رساندیم.
عراقیها اسم اردوگاه موصل ۴ را قفس الحروس الخمینی(اردوگاه پاسداران خمینی) گذاشته بودند چراکه با وجود حجت الاسلام ابوترابیفرد، اسرا در این اردوگاه برای خود حکومتی تشکیل داده بودند.