نویسنده کتاب گلبرگهای خاطره:
برخی از آزادگان پس از آزادی و بازگشت به وطن هیچ اشتیاقی به بازگو کردن خاطرات و تلخی های دوران اسارت نداشتند و حتی از یادآوری آن رنج ها و عذاب ها برای خود و نزدیکانشان نیز پرهیز میکردند.
خاطرات آزاده اسماعیل قلیچخانی؛
«قلیچخانی» با بیان خاطراتی از روزهداری آزادگان در دوران اسارت، گفت: در طول اسارت شبهای ماه مبارک رمضان جز معنویاتی که به همراه داشت، برای اسرا شبهای بسیار به یاد ماندنی را در صفحهی خاطراتشان حک میکرد.
خاطرات آزاده محمدعلی صمدی؛
سختیهای تحمیل شده به اسرا در اردوگاههای رژیم بعث عراق آن قدر مشقتبار بود که شرح آن برای نسل جوان دشوار و شاید باورنکردنی باشد.
خاطرات سید آزادگان؛
حضرت زهرا(س) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آوردهای را به دست بیاور وگرنه همه شما را نفرین خواهم کرد.
آزاده سرافراز علی اکبر دهقانی؛
آزاده و جانباز سرافراز «علی اکبر دهقانی» از روزهای سخت اسارت خاطراتی را روایت می کند. موسسه پیام آزادگان شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می کند.
خاطرات آزاده خلیل فاتح؛
شهید «خلیل فاتح» از رزمندگان هنرمند استان آذربایجان شرقی است که آذر ۱۳۶۰ به همراه جمعی از همرزمان خود در جریان عملیات «مطلع الفجر» به اسارت نیروهای عراقی درآمد و سال ۱۳۶۲ در اردوگاه «موصل ۲» به شهادت رسید.
خاطرات آزده محمدرضا عظیمی؛
گروههای ضد انقلاب دم از حقوق بشر میزنند، ولی کدام حقوق بشر؟ تمام این موارد در تناقض با هم هستند؛ اسرایی که شهید کردند یا معلم بودند یا حامل کمکهای مردمی و یا سرباز؛ دو سه نفری هم پاسدار و عضو سپاه بودند که جرمهای سنگینی بود.
خاطرات آزاده محمدحسین فلاح؛
آزاده و جانباز سرافراز «محمدحسین فلاح» در بیان خاطراتی از دوران اسارتش می گوید: «تحمل رنج های اسارت موهبت الهی بود.»
خاطرات آزاده عبدالحسین گنجینتاج؛
هنگام سحر برخاستیم تا غذا بخوریم و روزه بگیریم ولی عراقی ها متوجه شدند و به محض اطلاع ما را به باد کتک گرفتند. با این حال همه روزه گرفتیم. غروب همان روز تصمیم گرفتیم که بدون اطلاع عراقی ها نماز جماعت را برگزار کنیم.
خاطرات آزاده حمید حکیمخواه؛
سرباز بعثی او را صدا زد و با خشم پرسید چرا این همه در سجده بودی؟ برای چه کسی دعا می کردی؟ برای خمینی؟